کد برای وبلاگ :: قالب وبلاگ :: کد آهنگ وبلاگکد دعای فرج برای وبلاگحب العباس :: کرامات حضرت ابوالفضل

 

 

 

همانند یعقوب(ع)

یعقوبی که نه برای پسر زنده بلکه برای پدر شهید می گریست.

داستان زندگی حضرت یعقوب(ع)

امام سجاد علیه‏السلام که در عصری پر از اختناق و خفقان به سختی زندگی را می‏گذراند با یادآوری فاجعه کربلا به طرق مختلف همواره ظلم و جنایت‏های حکومت اموی را به مردم گوشزد می‏کرد و نمی‏گذاشت خاطره حماسه جاودان کربلائیان از خاطره‏ها فراموش شود.
یکی از این سیاست ها، اشک‏های سوزان و گریه‏های پر سوز امام علیه‏السلام بود که ریشه‏ای عاطفی داشت و افکار عمومی را متوجه می‏ساخت.
امام علیه‏السلام هر گاه می‏خواست آب بیاشامد، تا چشمش به آب می‏افتاد، اشک از چشمانش سرازیر می‏شد. وقتی علت این کار را می‏پرسیدند، می‏فرمود: 
«چگونه گریه نکنم در حالی که دشمنان دین خدا، آب را برای حیوانات وحشی و درندگان بیابان آزاد گذاشتند، ولی به روی فرزندان رسول خدا بستند و پدرم را مظلومانه و با لب تشنه به شهادت رساندند. هر گاه به یاد لحظه شهادت فرزندان فاطمه می‏افتم، گریه گلویم را می‏فشارد.» روزی خادم آن حضرت عرض کرد:  «آقای من! آیا غم و اندوه شما تمامی ندارد؟!»
حضرت علیه‏السلام فرمود: «وای بر تو! یعقوب پیامبر یکی از دوازده پسرش را از دست داد با این‏که می‏دانست او زنده است، به قدری در فراق فرزندش «یوسف» گریست که چشمانش نابینا شد و از شدت اندوه، کمرش خم گشت و موهای سرش سفید شد ولی من به چشم خود کشته شدن پدر و برادر و عمو و هفده نفر از بستگانم را دیدم و پیکرهای غرق به خونشان را که در اطرافم نقش زمین شده بودند مشاهده کردم. پس چگونه ممکن است غم و اندوه من پایان یابد.»

یعقوب در فراق پسر روز و شب گریست 
تا دیدگانش از غم یوسف سفید شد

من چون کنم که آن چه مرا بود سرپرست 
یک روز جمله از نظرم ناپدید شد 

سقا ندیده کس به جهان تشنه جان دهد
عباس تشنه در لب دریا شهید شد

اکبر ز باب خویش تقاضای آب کرد
افسوس و آه از پدرش ناامید شد 


منبع: کرامات و مقامات عرفانی امام سجاد؛ سید علی حسینی قمی؛ نبوغ چاپ دوم 1381.

نوشته شده در 2 / 1برچسب:سجاد(ع)،امام،سید،سجده،گریه,ساعت 18:51 توسط سید علی طباطبایی| |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد

سایت های مفید زیر را هم سری بزنید