کد برای وبلاگ :: قالب وبلاگ :: کد آهنگ وبلاگکد دعای فرج برای وبلاگحب العباس :: کرامات حضرت ابوالفضل

 

 

 

میلاد امام علی (ع) مبارک باد

میلاد امام علی (ع) مبارک باد

شعری زیبا در مورد امام علی(ع)

نه مراست قدرت آن که دم زنم از جلال تو یا علی
نه مرا زبان که بیان کنم صفت کمال تو یا علی

شده مات عقل موحدین همه در جمال تو یا علی
چو نیافت غیر تو آگهی ز بیان حال تو یا علی

نبرد به وصف تو ره کسی مگر از مقال تو یا علی

هله ای تجلی عارفان تو چه مطلعی تو چه منظری
هله ای موله عاشقان تو چه شاهدی تو چه دلبری

که ندیده ام به دو دیده ام چو تو گوهری چو تو جوهری
چه در انبیاء چه در اولیاء نه تو را عدیلی و همسری

به کدام کس مثلت زنم که بود مثال تو یا علی؟

توئی آن که غیر وجود خود به شهود و غیب ندیده ای
همه دیده ای نه چنین بود شه من تو دیده دیده ای

فقرات نفس شکسته ای سبحات وهم دریده ای
ز حدود فصل گذشته ای به صعود وصل رسیده ای

ز فنای ذات به ذات حق بود اتصال تو یا علی

چو عقول و افئده را نشد ملکوت سر تو منکشف
ز بیان وصف تو هر کسی رقم گمان زده مختلف

همه گفته اند و نگفته شد ز کتاب فضل تو یک الف
فُصحای دهر به عجز خود ز ادای وصف تو معترف

بُلغای عصر به نطق خود شده اند لال تو یا علی

توئی آن که در همه آیتی نگری به چشم خدای بین
توئی آن که از کشف الغطا نشود تو را زیاده یقین

شده از وجود مقدّست همه سِرِّ کَنز خفا مبین
زچه رو دم از انا ربکم نزنی بزن به دلیل این

که به نور حق شده منتهی شرف کمال تو یا علی

توئی آن که مستی ما خلق شده بر عطای تو مستدل
ز محیط جود تو منتشر قطرات جان رشحات دل

به دل تو چون دل عالمی، دل عالمی شده متصل
نه همین منم ز تو مشتعل، نه همین منم به تو مشتغل

دل هر که می نگرم در او، بود اشتعال تو یا علی

به می خم تو سرشته شد گل کاس جان سبو کشان
ز رحیق جام تو سر گران سر سر خوشان دل بیهشان

به پیاله دل عارفان شده ترک چشم تو می فشان
نه منم ز باده عشق تو هله مست و بیدل و بی نشان

همه کس چشیده به قدر خود ز می زلال تو یا علی

توئی آن که سدره منتهی بودت بلندی آشیان
رسد استغاثه قدسیان به درت ز لانه بی نشان

به مکان نیایی و جلوه ات به مکان ز مشرق لا مکان
چو به اوج خود رسیده ای ز علوّ قدر و سُمُوشان

همه هفت کرسی و نه طبق شده پایمال تو یا علی

نه همین بس است که گویمت به وجود جود مُکرّمی
نه همین بس است که خوانمت به ظهور فیض مُقدّمی

تو منزهی ز ثنای من که در اوج قدس قدم نهی
به کمال خویش معرفی به جلال خویش مسلمی

نه مراست قدرت آن که دم زنم از جلال تو یا علی

توئی آن که میم مشیتت زده نقش صورت کاف و نون
فلک و زمین به اراده ات شده بی سکون شده با سکون

به کتاب علم تو مندرج بود آن چه کانَ و ما یکون
توئی آن مصور ما خلق که من الظواهر و البطون

بود این عوالم کن فکان، اثر فعال تو یا علی

تو همان درخت حقیقتی که در این حدیقه دنیوی
ز فروغ نور تو مشتعل شده نار نخله موسوی

انا ربکم تو زنی و بس به لسان تازی و پهلوی
ز تو در لسان موحدین بود این ترانه معنوی

که انا الحق است به حقِّ حق ثمر نهال تو یا علی

توئی آن تجلی ذوالمنن که فروغ عالم و آدمی
ز بروز جلوه ما خَلَق به مقام و رتبه مُقدّمی

هله ای مشیت ذات حق که به ذات خویش مسلمی
به جلال خویش مجلّلی ز نوال خویش منعمی

همه گنج ذات مقدست شده ملک و مال تو یا علی

تو چه بنده ای که خدائیت ز خداست منصب و مرتبت؟
رسدت ز مایه بندگی که رسی به پایه سلطنت

احدی نیافت ز اولیاء چو تو این شرافت و منزلت
همه خاندان تو در صفت چو تواند مشرق معرفت

شده ختم دوره ی علم و دین به کمال آل تو یا علی

تو همان ملیک مهیمنی که بهشت و جنت و نه فلک
شده ذکر نام مقدست همه ورد اَلسنه ملک

پی جستجوی تو سالکان به طریقت آمده یک به یک
به خدا که احمد مصطفی به فلک قدم نزد از سمک

مگر آن که داشت در این سفر طلب وصال تو یا علی

توئی آن که تکیه سلطنت زده ای به تخت موبدی
به فراز فرق مبارکت شده نصب تاج مخلدی

ز شکوه شان تو بر ملا جلوات عز ممجدی
متصرف آمده در یدت ملکوت دولت سرمدی

تو نهآن شهی که ز سلطنت بود اعتزال تو یا علی

توئی آن که ذات کسی قرین نشده است با احدیتت
توئی آن که بر احدیتت شده مستند صمدیتت

نرسیده فردی و جوهری به مقام منفردیتت
نشناخت غیر تو هیچ کس ازلیتت ابدیتت

تو چه مبدای که خبر نشد کسی از مآل تو یا علی

تو که از علایق جان و تن به کمال قدس مجردی
تو که بر سرائر معرفت به جمال اُنس مخلدی

تو که فانی از خود و متّصف به صفات ذات محمدی
به شئون فانی این جهان نه معطلی نه مقیدی

بود این ریاست دنیوی غم و ابتهال تو یا علی

تو همان تجلی ایزدی که فراز عرشی و لا مکان
دهد آن فواد و لسان تو ز فروغ لوح و قلم نشان

خبری ز گردش چشم تو حرکات گردش آسمان
تو که رد شمس کنی عیان به یکی اشاره ابروان

دو مسخر آمده مهر و مه هله بر هلال تو یا علی

هله ای موحد ذات حق که به ذات معنی وحدتی
هله ای ظهور صفات حق که جهان فیضی و رحمتی

به تو گشت خلقت کن فکان که ظهور نور مشیتی
چو تو در مداین علم حق ز شرف مدینه حکمتی

سیلان رحمت حق بود همه از جبال تو یا علی

بنگر فواد شکسته را به درت نشسته به التجا
به سخا و بذل تواش طمع به عطا و فضل تواش رجا

اگرش برانی از آستان کُند آشیان به کدام جا؟
ز پناه ظل وسیع تو هم اگر رود برود کجا؟

که محیط کون و مکان بود فلک ظلال تو یا علی

شعر از فؤاد کرمانی

 

نوشته شده در 23 / 2برچسب:,ساعت 16:50 توسط سید علی طباطبایی| |

روز پدر مبارک باد حق پدر  در صحیفه ی سجادیه

 

حق پدر این است که وی را اصل و اساس، و خود را فرع و شاخه آن بدانی؛ و بدانی که وی علت و به وجود آورنده تو است. چنانچه اگر او نبود، تو هم به وجود نمی‏آمدی. چنانچه در وجود خود فضل و معلوماتی و یا آنچه مایه شگفتی و اعجاب است، مشاهده نمودی، بدان که سرچشمه‏اش همان پدر تو است. پس خدای را ستایش کن، و در برابر اصل و اساس وجود، و مقام خود که همان پدر است از تواضع، سپاسگزاری و قدردانی، خودداری مکن. و به هر حال همه نیرو از آن خدا است.



منبع: زندگانی امام زین العابدین علی بن الحسین (از اعیان الشیعه)؛ سید محسن امین حسینی عاملی؛ ترجمه حسین وجدانی؛ مؤسسه انتشارات امیرکبیر چاپ سوم 1374.

نوشته شده در 23 / 2برچسب:,ساعت 16:44 توسط سید علی طباطبایی| |

دانلود نرم افزار دانستنی های سید الساجدین (ع) برای جاوا

 

شامل شرح حال، سیره، زیارت، صحیفه سجادیه، اصحاب و یاران، داستان و …

 

دانلود نرم افزار دانستنیهای امام سجاد برای جاوا

این کتاب الکترونیکی به صورت نرم افزار در گوشی های دارای سیستم عامل جاوا ارائه شده است و در آن بخش های مختلفی همچون شرح حال امام سجاد (ع)، سیره، زیارت، صحیفه سجادیه، اصحاب و یاران،داستان و … وجود دارد.

دانلود این نرم افزار ارزشمند

 

دانلود

فرمت: Jar

حجم: ۸۰۵ کیلوبایت

 

منبع نما دانلود

نوشته شده در 22 / 2برچسب:,ساعت 16:44 توسط سید علی طباطبایی| |

دانش و دانشجو در احادیث امام سجاد (ع)

امام سجاد علیه‏السلام آدابی برای دانش پژوهان مقرر فرموده است از آن جمله می‏فرماید: «من ضحک ضحکة مج من العلم مجة» «هر که - در حضور معلمش - بخندد، بخشی از علم را از کف داده است.» ابن‏جماعه، از این حدیث چنین استنباط کرده است که شاگرد در مقابل استادش، از راه ادب و بزرگداشت او، نباید بخندد.
امام سجاد علیه‏السلام همواره از فضیلت دانش تمجید می‏کرد و بر طلب دانش ترغیب می‏فرمود و آن حضرت فرمود: «لو یعلم الناس ما فی طلب العلم لطلبوه و لو بسفک المهج، و خوض اللجج ان الله تبارک و تعالی اوحی الی دانیال ان أمقت عبد الی الجاهل، المستخف بحق اهل العلم، التارک للاقتداء بهم، و ان أحب عبیدی الی، التقی،الطالب للثواب الجزیل اللازم للعلماء التابع للحکماء...» «اگر مردم می‏دانستند در طلب علم چه فایده‏ای است دنبال آن می‏رفتند اگر چه در راه آن خون دل بریزند و به گردابها فروافتند، براستی که خدای تبارک و تعالی به دانیال نبی علیه‏السلام وحی کرد که مبغوضترین بندگانم نزد من آن نادانی است که حق اهل دانش را سبک شمارد و از آنان پیروی نکند و دوست‏ترین بندگانم در نزد من پرهیزگار طالب اجر و ثواب فراوان و ملازم دانشمندان و پیرو دانایان است...» آیا توجه دارید که امام سجاد علیه‏السلام چگونه از دانش تجلیل می‏کند و بر دانشجویی تشویق می‏فرماید و براستی که امام سجاد علیه‏السلام اعتقاد دارد که حیات امت جز به نشر و گسترش دانش در میان مردم مسلمان امکان پذیر نیست.

منبع: تحلیلی از زندگانی امام سجاد (جلد 2)؛ باقر شریف قرشی؛ ترجمه محمد رضا عطائی؛ کنگره جهانی حضرت رضا علیه السلام چاپ 1372.

نوشته شده در 20 / 2برچسب:,ساعت 17:51 توسط سید علی طباطبایی| |

امام سجاد(ع) از دید پدر بزرگوارشان

«عبیدالله بن عبدالله بن عتبه» می‏گوید: «من نزد حسین بن علی -علیه‏السلام-بودم که علی بن الحسین الاصغر داخل شد. حضرت امام حسین -علیه‏السلام- ایشان را صدا زده و او را محکم به سینه خود چسبانیدند و بعد بین دو چشم را بوسه زدند. آنگاه فرمودند پدرم فدای تو، چقدر بوی تو دل‏انگیز است؟!! و چقدر اخلاق تو نیکوست...»

منبع: اسوه کامل‏؛ محمد محسن دعایی؛ اطلاعات چاپ اول 1380.

کد دعای فرج برای وبلاگ

نوشته شده در 18 / 2برچسب:,ساعت 22:23 توسط سید علی طباطبایی| |

برکت از وجود امام

زهری - که یکی از راویان حدیث و از اصحاب حضرت سجّاد علیه السّلام است - حکایت کند:
روزی در محفل و محضر امام زین العابدین علیه السّلام که تعدادی از دوستان و مخالفان حضرت نیز در آن جمع حضور داشتند، نشسته بودم، که مردی از دوستان حضرت با چهره ای غمناک و افسرده وارد شد، حضرت فرمود: چرا غمگینی؟ تو را چه شده است؟ عرض کرد: یاابن رسول اللّه! چهار دینار بدهی دارم و چیزی که بتوانم آن را بپردازم ندارم، همچنین عائله ام بسیار است و درآمدی برای تأمین مخارج آن ها ندارم. در این هنگام، امام سجّاد علیه السّلام به حال دوستش گریست، من عرض ‍ کردم: آقا! چرا گریه می کنی؟ حضرت فرمود: گریه آرام بخش عقده ها و مصائب می باشد و چه مصیبتی بالاتر از این که انسان نتواند مشکلات مؤمنی از دوستانش را برطرف نماید. در همین بین، حاضرین از مجلس پراکنده شدند، و مخالفین در حال بیرون رفتن از مجلس زخم زبان می زدند، که این ها - ائمّه اطهار علیهم السّلام - ادّعا می کنند بر همه جا و همه چیز دست دارند و آنچه از خدا بخواهند برآورده می شود، ولی عاجزند از این که بتوانند مشکلی را برطرف نمایند. آن مرد نیازمند، این زخم زبان ها را شنید و به حضرت عرض کرد: تحمّل این حرف ها برای من سخت تر از تحمّل مشکلات خودم بود.
حضرت فرمود: خداوند، راه حلّی برای کارهایت به وجود آورد، و سپس امام علیه السّلام به یکی از کنیزان خود فرمود: غذایی را که برای افطار و سحر دارم بیاور، کنیز دو قرص نان خشک آورد.
حضرت به آن دوستش فرمود: این دو عدد نان را بگیر، که خداوند به وسیله آن ها بر تو خیر و برکت دهد، پس آن مرد دو قرص نان را گرفت و رفت.
در بین راه، به ماهی فروشی برخورد کرد، به او گفت: یکی از ماهی های خود را به من بده تا در عوض آن قرص نانی به تو بدهم، ماهی فروش نیز قبول کرد و یک عدد ماهی به آن مرد داد و در ازای آن یک قرص نان دریافت نمود. آن مرد ماهی را گرفت و چون به منزل رسید، خواست ماهی را برای عائله اش تمیز و آماده پختن نماید، پس همین که شکم ماهی را پاره نمود، دو گوهر گرانبها در شکم ماهی پیدا کرد، با شادمانی آن ها را برداشت و شکر و سپاس خداوند متعال را به جای آورد. در همین بین، شخصی درب خانه اش را کوبید، وقتی بیرون آمد، دید همان ماهی فروش است، می گوید: هرچه تلاش کردیم که این نان را بخوریم نتوانستیم؛ چون بسیار سفت و خشک است، گمان می کنم در وضعیتی سخت به سر می بری، بیا این نانت را بگیر؛ و ماهی را هم نیز به تو بخشیدم. پس از گذشت لحظاتی، شخص دیگری درب خانه اش را کوبید، و چون درب را گشود، کوبنده درب گفت: حضرت زین العابدین علیه السّلام فرمود: خداوند متعال، مشکل تو را برطرف ساخت، اکنون غذا و نان ما را بازگردان، که کسی غیر ما نمی تواند آن نان ها را بخورد. و سپس آن مرد گوهرها را با قیمت خوبی فروخت و قرض خود را پرداخت کرد؛ و سرمایه ای مناسب برای کسب و کار و تأمین مایحتاج مشکلات زندگی خانواده اش تنظیم کرد.



منبع: چهل داستان و چهل حدیث از امام زین العابدین؛ عبداللّه صالحی.

نوشته شده در 14 / 2برچسب:,ساعت 22:36 توسط سید علی طباطبایی| |

نماز امام سجاد(ع)

 

اما نماز چنان که در حدیث آمده است، معراج مؤمن و وسیله تقرب هر پرهیزگاری است و نماز از مهمترین چیزهایی بود که امام علاقه قلبی زیادی داشت و آن را به عنوان معراج خود برگزیده بود که او را به خدا می‏رساند و تا مرحله اتصال به آفریدگار جهان و هستی بخش بالا می‏برد، و به هنگامی که قصد می‏کرد که نماز بخواند، بدن مقدسش می‏لرزید، از علت آن پرسیدند، فرمود: 
«آیا می‏دانید که در حضور چه کسی می‏ایستم و با چه کسی راز و نیاز می‏کنم؟» . 



منبع: تحلیلی از زندگانی امام سجاد (جلد 1)؛ باقر شریف قرشی مترجم محمد رضا عطائی؛ کنگره جهانی حضرت رضا علیه السلام 1372.

 

نوشته شده در 13 / 2برچسب:,ساعت 20:48 توسط سید علی طباطبایی| |

59ybqhxd3qch6vxuqe عکس و پوستر های زیبا ، ویژه حلول ماه مبارک رجب و لیله الرغائب

نوشته شده در 11 / 2برچسب:,ساعت 21:7 توسط سید علی طباطبایی| |

اعمال شب جمعه اوّل ماه رجب(ليلة الرغائب)

 

از جمله اعمال اين شب نمازي است كه اگر شخص آن را به جا آورد، پس از مرگ هنگامي كه در قبر گذاشته شود خداوند تبارك و تعالي ثواب نمازش را به سوي او به بهترين صورت مي فرستد تا همدم او شود و او را از تنهايي بيرون آورد.

اين شخص با روي گشاده و درخشان و زباني شيوا و فصيح به او مي گويد: اي حبيب و دوست من! بشارت باد تو را كه از هر شدت و سختي نجات يافتي.

ميت مي پرسد: تو كيستي؟ بخدا سوگند كه من چهره اي بهتر از روي تو نديده ام و كلامي شيرين تر از كلام تو نشنيده ام و بويي بهتر از بوي تو نبوئيده ام.

آن شخص مي گويد: من ثواب آن نمازم كه در فلان شب از فلان ماه از فلان سال به جا آوردي. امشب نزد تو آمده ام تا حق تو را ادا كنم ومونس تنهايي تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور رستاخيز دميده مي شود من درعرصه قيامت، سايه بر سر تو خواهم افكند. پس خوشحال باش كه هرگز خير از تو معدوم نخواهدشد.

در روايت داريم كه اگر كه شخصى ماه رجب بر او داخل بشود و پنجشنبه اوّل آن ماه را روزه بگيرد؛ پنجشنبه‏اى كه شب جمعه آن، اوّلين شب جمعه ماه رجب است و در شب جمعه، بين نماز مغرب و عشاء، دوازده ركعت نماز دارد؛ شش تا دو ركعت، مثل نماز صبح در هر ركعتى بعد از سوره حمد، سه مرتبه سوره إنا أنزلناه و دوازده مرتبه سوره (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) و بعد از تمام شدن اين دوازده ركعت (تفصيلش را در همين مفاتيح نوشته، رفقا مى‏توانند نگاه كنند) هفتاد مرتبه: أللهمَّ صَلِّ عَلى مُحَمّدٍ النَّبّىِ الامّىِّ وَ عَلى آلِه، بعد سر به سجده مى‏گذارند، هفتاد مرتبه: سُبوحٌ قُدوّس رَبُّ المَلائكة وَ الرّوح، دوباره سر بر مى‏دارد، هفتاد مرتبه: رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَ تَجاوَز عَمّا تَعلَم إنَّكَ أنْتَ العَلىُّ الأعَظَم، دوباره سر به سجده مى‏گذارد و هفتاد مرتبه: سُبوحٌ قُدّوس رَبُّ المَلائِكَة وَ الرّوح و داريم كه خداوند تمام گناهان او را مى‏آمرزد و هر حاجتى را كه بخواهد، خداوند به او عطا مى‏كند. زمان انجام اين اعمال بين نماز مغرب و عشاء است  (در مفاتيح هم موجود مي باشد .)

اميد آن است كه در پايان اين نماز با فضيلت، محتاجان به دعا را فراموش نكنيد و ما را نيز از دعاي خير خود محروم ننماييد.

 

نوشته شده در 11 / 2برچسب:,ساعت 20:40 توسط سید علی طباطبایی| |

فضيلت ماه مبارك رجب

عکس, پوستر, ماه رجب, دعای ماه رجب, ایام, اعتکاف,لیله الرغائب,

 


 بدانكه اين ماه و ماه شعبان و ماه رمضان در شرافت تمامند و روايت بسيار در فضيلت آنها واردشده بلكه ازحضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَاله روايت شده كه ماه رجب ماه بزرگ خداست وماهى در حرمت و فضيلت به آن نميرسد و قتال با كافران در اين ماه حرامست و رجب ماه خداست و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امّت من است كسى كه يك روز از ماه رجب را روزه دارد مستوجب خشنودى بزرگ خدا گردد و غضب الهى از او دور گردد و درى از درهاى جهنّم بر روى او بسته گردد و از حضرت موسى بن جعفرعليه السلام منقول است كه هر كه يكروز از ماه رجب را روزه بدارد آتش جهنّم يكساله راه از او دور شود و هر كه سه روز از آنرا روزه دارد بهشت او را واجب گردد و ايضاً فرمود كه رجب نام نَهرى است در بهشت از شير سفيدتر و از عسل شيرين تر هر كه يكروز از رجب را روزه دارد البتّه از آن نهر بياشامد و از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَاله فرموده كه ماه رجب ماه استغفار اُمّت من است پس در اين ماه بسيار طلب آمرزش ‍ كنيد كه خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را اَصَبّ مى گويند زيرا كه رحمت خدا در اين ماه بر اُمّت من بسيار ريخته مى شود پس بسيار بگوئيد اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَاَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ،

نوشته شده در 11 / 2برچسب:,ساعت 20:36 توسط سید علی طباطبایی| |

 روز معلم بر فرهنگیان عزیز مبارک بادحق معلم در رساله ی حقوق

 moalem پیامک روز معلم  (1) 

حق معلم و آموزگار تو این است که در تعظیم و تکریم وی بکوشی و محضر او را بس موقر و محترم شماری و در فراگیری علم و دانش به کلمات و بیانات او به نیکی گوش فرا داری و با رویی گشاده و خویی آزاده و کامل و در کمال ادب و احترام به مجلس و محفل او روی آوری و هرگز صدای خویش را بر صدای او برتر و بلندتر نیاوری و آنگاه که در مسأله‏ای از وی پرسش نمایند تو خود اظهار دانش و شخصیت ننمایی و خویشتن را شایسته پاسخ گفتن نشان ندهی و جواب را با خود او بازگذاری و شرط ادب نگاه داری تا چنان نماید که جز او گوینده‏ای و بیرون از او داننده‏ای در آن مجلس وجود ندارد. و نیز هیچ وقت در مجلس او با دیگران سخن نگویی و خاطر او را از این کردار آزار نرسانی و هرگز در حضور او از هیچ کس لب به غیبت نگشایی؛ زیرا که این رفتار نیز نشانه خودخواهی و از طریق ادب بیرون شدن است. این امر باعث می‏شود که خاطرش از تو برنجد و بر تو بدگمان گردد و از رفتار تو به خویشتن بپردازد و در اندیشه فرو رود. و نیز بر تو است که چون کسی را بنگری که از معلم تو به غیبت و بدگویی پرداخته از وی دفاع کنی و سخن نادرست او را پاسخ گویی و در برابر به تمجید و تحسین وی بپردازی.
و نیز می‏بایست که معایب آموزگار خویش را پوشیده داری و صفات حمیده او را آشکار بگردانی و با آنان که به دشمنی و عداوت وی پرداخته‏اند مجالست ننمایی، و با دوستان و نیک اندیشان وی دشمنی و عداوت نشان ندهی. همین که در کسب علم و رعایت معلم بر این منوال رفتار نمودی فرشتگان خداوند بر تو شاهد و گواه گردند که قصد و نیت تو در این کار حضرت باریتعالی بوده است، و در راه خدا و خوشنودی او به کسب علم پرداخته‏ای و در علم و دانش و ادب و فرهنگ به آهنگ مردمان و اراده مخلوق رنج نبرده‏ای.

نوشته شده در 10 / 2برچسب:,ساعت 21:46 توسط سید علی طباطبایی| |

 

تقوای امام سجاد (ع) در بیان شدت تقوا و ورع آن حضرت، کلام سعید بن مسیب کفایت می کند. شخصی به سعید بن مسیب گفت: من با ورع‏تر از فلان شخص ندیده‏ام؟ ابن مسیب پرسید: آیا تو علی بن الحسین را دیده‏ای گفت: نه. سعید گفت: «ما رأیت اورع منه؛ با ورع تر از وی ندیده‏ام». جویرة بن اسماء نیز در این باره می‏گوید: «علی بن حسین به جهت خویشاوندی با رسول‏خدا صلی الله علیه واله هرگز حتی یک درهم از کسی نگرفت و نخورد». منبع: امام ‏سجاد از دیدگاه اهل ‏سنت؛ علی باقر شیخانی؛ مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما چاپ اول 1385.

نوشته شده در 7 / 2برچسب:,ساعت 17:19 توسط سید علی طباطبایی| |

نوشته شده در 2 / 2برچسب:,ساعت 17:25 توسط سید علی طباطبایی| |

خدا در نظر امام سجاد(ع)

 

انگیزه ‏های انسان گناهکار که دستور مولای خویش را زیرپا می‏نهد، گوناگون است. برخی در اثر ناآگاهی، برخی در اثر سهل ‏انگاری و برخی به خاطر این که مولا را کوچک می‏بیند و کوچک می‏ شمرند. قابل نمی‏بیند، فرمان وی را زیر پا می‏نهد. 
امام سجاد علیه ‏السلام معصوم از گناه و مصون از خطاست. لغزش‏هایی که از انسان‏های معمولی سر می‏زند، انسان معصوم مرتکب نمی‏شود. لیکن از آن جهت که بسیاری از کارهای نیک معمولی در اندیشه ‏ی آنان سرگرمی و لغزش است؛ که حسنات الابرار سیئات المقربین، «رفتار نیک خوبان گناه زشت وارستگان است.» انسان وارسته هماره خویش را در پیشگاه خدای سبحان لغزش کار می‏بیند. سیدالساجدین علیه ‏السلام ارتکاب این لغزش‏ها را این گونه تحلیل می ‏نماید: خدایا اگر دیگری بر جرم و لغزش من آگاهی می ‏یافت، انجام نمی ‏دادم، اما این که در پیشگاه تو لغزیده ‏ام بدین خاطر نیست که تو را کوچک شمردم و بی‏ اعتنایی کردم؛ بلکه بدین سبب است که می‏دانم تو مرا زود تنبیه نمی‏کنی، و پرده ‏پوش هستی، مرا رسوا نمی‏سازی، تو خدای حلیم و بردباری، تو خدای بخشنده و با گذشت هستی، عیوب مرا می‏پوشانی، گناه مرا می‏بخشی، فلو اطلع الیوم علی ذنبی غیرک ما فعلته و لو خفت تعجیل العقوبة لاجتنبته، لا لانک اهون الناظرین الی و اخف المطلعین علی بل لانک یا رب خیر الساترین و احلم الاحلمین و اکرم الاکرمین ستار العیوب، غفار الذنوب... ؛ سیدالساجدین علیه ‏السلام این گونه خدایی را می‏شناسد و این گونه خدایی را می‏پرستد و این گونه خدا را معرفی می‏نماید. 



منبع: امام سجاد الگوی زندگی؛ حبیب الله احمدی؛ فاطیما؛ چاپ دوم 1384 . 

نوشته شده در 1 / 2برچسب:,ساعت 17:24 توسط سید علی طباطبایی| |

 سید الساجدین (ع) در عاشورا

از آن جا که دوران زندگاني ائمه اطهار را به دو بخش کلي مي توان تقسيم کرد زندگي امام سجاد ـ عليه السلام ـ نيز به دو بخش کلي 1. دوران قبل از امامت و زعامت جامعه. 2. دوران امامت و رهبري ـ تقسيم مي شود. 
ـ وضعيت جسماني امام سجاد در قيام عاشوراي سال 61 هجري 
ـ بيماري امام سجاد يک مصلحت الهي.[1] 
عده اي آگاهانه يا نا آگاهانه امام سجاد ـ عليه السلام ـ را فردي بيمار و رنجور و ناتوان تلقي مي کنند اما اين خلاف واقعيت است، امام سجاد در کربلا مدت کوتاهي مريض بودند و پس از آن بهبود يافته و در حدود 35 سال از صحت کامل برخوردار بودند گذشته از اين بايد توجه داشت که امام ـ عليه السلام ـ جسماً مدت کوتاهي بيمار بودند اما روحاً هرگز بيمار نبوده اند و اين سلامت روح است که هرگز از معصوم سلب نمي شود. بيماري جسم براي ساير ائمه بوده است که در طول تاريخ رخ داده است. 
پيامد ها و محاسن بيماري امام ـ عليه السلام ـ : 
1. بيماري امام ـ عليه السلام ـ باعث شد وظيفه حضور در جهاد از وي سلب شود. 
2. حفظ وجود مبارک امام ـ عليه السلام ـ همراه با حفظ مقام امامت ايشان. 
3. مأوي و پناهگاهي براي اهل حرم امام حسين ـ عليه السلام ـ . 
4. . مهمتر از همه رسانيدن پيام عاشورا به گوش ساير مردم و رسوا کردن جنايات يزيد و اطرافيان همداستان او، امام سجاد ـ عليه السلام ـ توانست گذشته از رسانيدن پيام آزادي و جوانمردي جامعه شيعه که در معرض خطر نابودي مي رفت حفظ کند و شاگردان متعددي همچون ابوحمزه ثمالي تربيت و پرورش دهد. 
«ابن سعد» همچنين گزارش مي دهد که: پس از کشته شدن حسين بن علي، شمر به سوي علي بن الحسين آمد و او بيمار بود و در بستر خوابيده بود. شمر گفت: اين را بکشيد. يکي از همرهان وي گفت: سبحان الله! آيا جواني را که بيمار است و در جنگ هم شرکت نداشته، بکشيم؟ 
در اين هنگام «عمر بن سعد» در رسيد و گفت: با اين زنان و اين بيمار کاري نداشته باشيد.[2] 
امام سجاد ـ عليه السلام ـ فقط در کربلا بنابر مصلحت الهي مريض بودند. 
ـ خطبه مشهور امام ـ عليه السلام ـ در کوفه و شام.[3] 
حضرت بعد از حمد و ثناي خداوند فرمودند: اي مردم! هر که مرا مي شناسد، مي داند که من کيستم و هر کس مرا نمي شناسد خود را معرفي مي کنم: أنا علي بن الحسين بن علي بن ابي طالب» 
ـ من فرزند آن کسي هستم که حرمت او را شکستند و نعمت حيات او را گرفتند و اموال او را به غارت و يغما بردند و اهل بيتش را اسير کردند. 
ـ من پسر آن کسي هستم که او را کنار شط فرات بي آن که از او خوني طلب داشته باشند، به قتل رساندند، (معرفي امام ادامه دارد). 
راوي مي گويد: در اين موقع از هر طرف صداي گريه بلند شد و بعضي به بعضي ديگر گفتند: «هلاک شديد در حالي که ندانستيد.» 
ـ خطبه امام ـ عليه السلام ـ در دارالاماره کوفه . 
ـ سخنراني و رسوا گري امام سجاد ـ عليه السلام ـ در شام. 
ـ مأوي و ملجأ اسيران در خرابه شام. 
وضعيت جسماني امام سجاد از زبان امام حسين ـ عليهما السلام ـ :[4] 
از کتب الدمعه الساکبه، ج4، ص 351. 
معالي السبطين، ج2، ص 22. 
ذريعه النجاه: ص 139. 
ـ در روايت از امام حسين ـ عليه السلام ـ بيان شده که: (روز عاشورا) چون کار بر امام حسين ـ عليه السلام ـ سخت شد و تنهاي تنها مانده، به خيمه فرزندش زين العابدين ـ عليه السلام ـ آمده، او را ديد که بر روي پوست خشني افتاده و زينب ـ سلام الله عليها ـ از او پرستاري مي کند، زين العابدين ـ عليه السلام ـ چون امام ـ عليه السلام ـ را ديد خواست برخيزد و نتوانست، به عمه خود گفت: مرا به سينه خود تکيه ده، اين فرزند رسول خدا ـ عليه السلام ـ است که آمده، امام از حال او جويا شد و او خدا را سپاس گفت؛ سپس عرض کرد: پدر جان: امروز با اين منافقان چه کردي؟ فرمود: فرزندم: شيطان بر ايشان چيره گشته و خدا را از يادشان برده است، جنگ ميان ما و آنان چنان شعله ور شد که زمين از خون ما و ايشان به جوش آمد، امام سجاد ـ عليه السلام ـ از احوال ياران و اصحاب پرسيدند، امام حسين ـ عليه السلام ـ فرمودند: همه کشته و بر روي خاک اند. امام سجاد ـ عليه السلام ـ سخت گريست، سپس به عمه خود زينب فرمود: شمشير و عصايي به من ده، امام ـ عليه السلام ـ فرمود: براي چه مي خواهي؟ عرض کرد: تا بر عصا تکيه کنم و با شمشير، از حريم فرزند رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله وسلم ـ پاس دارم که ديگر خيري در زندگي دنيا نيست. 
امام ـ عليه السلام ـ او را باز داشته، به سينه چسبانيد و فرمود: فرزندم، تو پاکترين ذريه و برترين عترت مني، تو جانشين من بر اين کودکان و بانواني، ايشان غريب و تنهايند که خواري و يتيمي و شماتت دشمنان و حوادث تلخ روزگار، آنان را فرا گرفته است. هرگاه فريادشان بلند شد آرامشان کن، هرگاه به هراس افتادند، مونسشان باش و با (مهرباني و) سخنان نرم خود، خاطرشان را آسوده ساز، زيرا آنان غير از تو، مرد ديگري ندارند تا به او انس گيرند و غم و غصه هايشان را به او بگويند. 
نتيجه: 
بيماري امام سجاد ـ عليه السلام ـ بطور موقت در کربلا آنقدر سخت و حاد بوده که از هر نوع فعاليت جسماني و فيزيکي از جمله حضور در ميدان جنگ را از امام ـ عليه السلام ـ سلب نموده، اين همان لطف بي کران الهي است که مکتب اسلام را زنده مي نمايد و منافقين را مثل گذشته مأيوس و نا اميد مي نمايد ... 
پس جاي هيچ شک و شبهه اي نيست که بيماري امام ـ عليه السلام ـ به مصلحت و براي حفظ جان امام و حفظ امامت ايشان بوده. 

معرفي کتاب جهت مطالعه بيشتر: 
1. کتاب سيره پيشوايان (تاريخ زندگي امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ ) تأليف مهدي پيشوايي، ناشر، موسسه امام صادق ـ عليه السلام ـ ، محل نشر، قم». 
2. پيرامون زندگي امام سجاد ـ عليه السلام ـ ستارگان درخشان، جلد 6، (سرگذشت امام سجاد ـ عليه السلام ـ و مختار ثقفي)، مولف: محمد جواد نجفي، ناشر: کتابفروشي اسلاميه، تهران. 
3. زندگاني علي بن الحسين دکتر جعفر شهيدي. 

------------------------------------------------- 
            [1]. پيشوايي ـ مهدي ـ سيره پيشوايان (تاريخ زندگي امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ ) نشر موسسه امام صادق ـ عليه السلام ـ ، چاپ هفتم، قم، 1377». 
            [2]. پيشوايي ـ مهدي ـ سيره پيشوايان ـ (تاريخ زندگي امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ ) نشر: موسسه امام صادق ـ عليه السلام ـ چاپ هفتم ـ قم، 1377 ، به نقل از طبقات ابن سعد. 
            [3]. ابن طاووس ـ علي بن موسي، اللهوف علي قتلي الطفوف (فارسي)، مترجم عبدالرحيم عقيقي بخشايشي، چاپ 15، قم، 1385، نويد اسلام. 
            [4]. گروه حديث پژوهشکده باقر العلوم ـ عليه السلام ـ ، شريفي ـ محمود و ديگران، فرهنگ جامع سخنان امام حسين ـ عليه السلام ـ ـ ترجمه موسوعه کلمات الامام الحسين ـ عليه السلام ـ ، چاپ 3، نشر معروف، قم، سال 385. 

نوشته شده در 30 / 1برچسب:امام سجاد"عاشورا",ساعت 17:57 توسط سید علی طباطبایی| |

ضریحی برای مرقد امام سجاد(ع)

 

 

چند ماه پیش که از  خیابان چهار باغ اصفهان رد میشدم ، کارگاهی را دیدیم که هنرمندان اصفهانی برپا کرده بودند و در حال ساخت دربی برای حرم امام  علی (ع) و ضریحی برای مرقد مطهر ایشان بودند.

مردم می آمدند . عکس می گرفتند  و یادداشت ها و دل نوشته هایی را  روی پارچه ای می نوشتند. قلم را که برداشتم یادم از حضرت فاطمه(ع) و ائمه ی بقیع آمد نوشتم:« آیا می شود گارگاهی بر پا شود  و پرچمی زده باشند که روی آن نوشته شده باشد ضریحی برای مرقد مطهر  معصومین بقیع (ع) ؟؟؟؟؟!!!!!»

 

نوشته شده در 27 / 1برچسب:,ساعت 16:49 توسط سید علی طباطبایی| |

شرایط استجابت دعا در کلام زین العابدین (ع)

 

استجابت دعا,عدم استجابت دعا,مستجاب نشدن دعا,اجابت دعا

 

- کم‏کم دارم از رحمتش مأیوس می‏شوم و در وجودش شک می‏کنم.
- مرد حسابی، چرا کفر می‏گویی، مگر چه شده؟
- این قدر زاری می‏کنم، التماس می‏کنم، اما صدایم از سقف خانه هم بالاتر نمی‏رود، چه رسد به آسمان‏ها و خدا.
- مگر خدا کجاست که صدای تو به او نمی‏رسد؟
- حال و حوصله‏ی شوخی ندارم، رهایم کن.
- نه، قصد شوخی ندارم، فکر می‏کنی خدا آن بالا بالاهاست که صدایت به او نمی‏رسد، اشتباه نکن برادر، خدا در نزدیکی من و تو است، ما توانایی دیدن و حس کردن او را نداریم، خدا در قرآن می‏فرماید: (نحن أقرب الیه من حبل الورید؛ ما از رگ گردن به انسان نزدیک‏تریم) [1]  با این حال پیشنهاد می‏کنم برویم و از دانای شهر سؤال کنیم و علت را از او بپرسم، او امام است و به منبع غیب الهی متصل، حتماً جواب را می‏داند.
- فکر خوبی است، موافقم، برویم.
وقتی به حضور امام سجاد علیه‏السلام رسیدند پرسیدند: ای امام بزرگوار، خدمت رسیده‏ایم تا بدانیم علت قبول نشدن دعاهایمان چیست.
- آری، مخصوصاً من، هرچه دعا می‏کنم به جایی نمی‏رسد، مگر خدا نگفته (ادعونی استجب لکم) [2]  پس چرا هرچه از او می‏خواهم مستجاب نمی‏شود... می‏ترسم عقیده‏ام سست شود و بی دین از دنیا بروم. امام زین‏العابدین علیه‏السلام نگاه عمیقی به آن دو نفر کرد و به شمردن انواع گناهان و تأثیرات آنها در زندگی افراد پرداخت، سپس فرمود: آیا شما با دوستانتان یک‏رو هستید و بدگمان نیستید؟ نمازتان را سر وقت می‏خوانید و به تأخیر نمی‏اندازید؟ با کار نیک و صدقه به فقرا خود را به خدا نزدیک می‏کنید؟ در گفتارتان ناسزا و دشنام وجود ندارد؟ آیا شهادت دورغ نمی‏دهید؟ زکات می‏دهید و قرض خود را ادا می‏کنید؟ با سنگدلی دست رد به سینه فقرا نمی‏زنید و به یاری بیوه زنان و یتیمان می‏شتابید...؟ امام همین طور می‏شمرد و می‏گفت تا اینکه طاقت نیاوردم و کلامش را قطع کردم و گفتم: یا علی بن حسین، متأسفانه اهل هیچ کدام از فرمایشات شما نیستیم. امام لبخندی زد و گفت: پس از خدا چه انتظاری دارید؟ این کارها علاوه بر اینکه در آخرت گریبان گیر می‏شود، در دنیا نیز آثاری دارد که قبول نشدن دعا یکی از آنهاست، به حرف خدا گوش کنید تا خدا هم به حرفتان گوش دهد. [3] .

پی نوشت ها:
[1] ق (50) آیه‏ی 16.
[2] بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را «غافر (40) آیه‏ی 60».
[3] معانی الاخبار، ص 271.

منبع: حیات پاکان داستانهایی از زندگی امام سجاد؛ مهدی محدثی؛ بوستان کتاب چاپ اول 1383.

نوشته شده در 26 / 1برچسب:,ساعت 16:36 توسط سید علی طباطبایی| |

طبقات مردم

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
امام سجاد(ع) فرمودند: مردم در زمان ما شش گروه‌ و طبقه هستند: " شیر، گرگ، روباه، سگ، خوک و گوسفند"!

در نگاهی به احادیث و روایات معصومین(ع) می‌بینیم آن بزرگواران برای بیان درجه قبح گناهان از تمثیل‌های فراوانی استفاده کرده‌اند تا پیروان خود را از ارتکاب چنین اعمالی بازدارند و بتوانند با جلب رضایت الهی مسیر سعادت را بپیمایند.

 

زرارة بن اوفی گوید روزی خدمت امام زین العابدین (ع) رسیدم، حضرت فرمودند: ای زرارة مردم زمان ما شش طبقه‌اند: " شیر، گرگ، روباه، سگ، خوک و گوسفند"!

 

اما "شیر"، حاکمان و پادشاهانی هستند که دوست دارند بر هر کسی مسلط باشند و ظلم کنند، ولی احدی در برابر فسادشان ایستادگی نکند".

 

اما "گرگ"، تجار و کسبه‌ای هستند که در وقت خریدن جنس، آن را مذمّت می‌کنند تا ارزان‌تر بخرند، ولی برای فروش، آن را می‌ستایند تا گران بفروشند".

 

اما "روباه"، کسانی هستند که دین را وسیله‌ای برای دنیایشان قرار داده‌اند و آنچه را به زبان می‌آورند در دل قبول ندارند".

 

اما "خوک"، مردانی که شبیه زن هستند و رفتار زنانه دارند و همچنین کسانی که ذلیل و اسیر شهوتند و به هرعمل زشتی که دعوت می‌شوند پاسخ مثبت می‌دهند".

 

اما "سگ"، انسان بد زبان و فحاش است به طوری که مردم از ترس زبانش او را احترام می‌کنند.(در واقع کسی که جلوی زبانش را نمی‌گیرد و حرف‌های زشت از دهانش بیرون می‌آید و مردم از ترس آن که مبادا به آنها فحاشی یا بد زبانی کند او را احترام کنند و یا اینکه در منزل همیشه سروصدا می‌کند و سر زن و بچه‌هایش داد و فریاد می‌کشد! این شخص گرچه در ظاهر شکل آدم است ولی در باطن سگ است و خوی و خصلت آن را دارد و در روز قیامت به صورت سگ وارد محشر می‌شود".

 

و اما "گوسفند"، شخص با ایمانی است که مانند گوسفند افراد شرور موی او را می‌بُرند و گوشت او را می‌خورند و استخوانش را می‌شکنند".

 

منبع:

خصال شیخ صدوق، ابواب شش گانه،/ ترجمه فهری، ج‏۲، ص۳۷۸.

نوشته شده در 24 / 1برچسب:,ساعت 16:35 توسط سید علی طباطبایی| |

منهال بن عمرو گوید: از كوفه بسفر حج رفتم و خدمت امام سجاد علیه السلام رسیدم . آن جناب از من پرسید از حرملة بن كاهل (قاتل شش ماهه علی اصغر بود) چه خبر داری ؟ عرضكردم در كوفه زنده است ؛ حضرت دست به نفرین او برداشت و از خدا خواست حرارت آتش و آهن را در دنیا به او بچشاند. منهال گوید: چون به كوفه برگشتم ، روزی بدیدن مختار رفتم ، مختار اسب طلبید و سوار شد، مرا نیز سوار كرد و با هم رفتیم به كناسه كوفه ، لحظه ای صبر كرد مثل كسیكه منتظر چیزی باشد، كه ناگاه دیدم حرملة را گرفته و نزد او آوردند. مختار حمد خدای بجای آورد و امر كرد ، دست و پای او را قطع كنند، و پس از آن او را در آتش اندازند. من چون چنین دیدم سبحان الله گفتم ، مختار گفت : برای چه تسبیح خدای كردی ؟ حكایت نفرین امام سجاد بر حرمله را و استجابت دعای او را نقل كردم . مختار از اسب خویش پیاده شد و دو ركعت نماز طولانی بجای آورد و سجده شكر كرد و سجده را طول داد. با هم برگشتیم ، چون نزدیك خانه رسیدیم او را به خانه خود دعوت كردم كه غذا میل كند! مختار فرمود: ای منهال تو مرا خبر دادی كه امام سجاد دعا كرد كه به دست من نفرین او بر حرملة مستجاب شده ، از من خواهش ‍ خوردن طعام داری ، امروز روز روزه است كه به جهت شكر این مطلب باید روزه باشم.

سید علی اکبر صداقت/ یک صد موضوع 500 داستان

نوشته شده در 22 / 1برچسب:امام سجاد،دعا,ساعت 9:45 توسط سید علی طباطبایی| |

دانلود کتاب

 

 

 

 نام کتاب  دانلود  نویسنده
 امام زین العابدین (علیه السلام) ،جمال نیایشگران    احمد ترابى

 

 

 
 
 
 
 نام کتاب  دانلود  مولف
 سجاده عشق (داستانهاى برگزیده از صحیفه سجادیه )    یحیى نورى

نوشته شده در 22 / 1برچسب:کتاب,امام سجاد (ع),ساعت 9:16 توسط سید علی طباطبایی| |
گناهانی که نعمت ها را از بین می برند
 
اللهم اغفر لی الذنوب التی تغییر نعم
 

اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم.[۱] خداوند آنچه در زمین و آسمان است برای بهره برداری انسان آفریده است هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعاً؛ او خدایی است که آنچه در زمین است همه را برای شما(انسانها)آفریده.[۲] خدا نعمت و آسايش جامعه و مردمى را دگرگون نمى‏سازد و آن را به بلا و گرفتارى تبديل نمى‏كند، مگر اين كه آنان در خويشتن دگرگونى نامطلوب فكرى و اخلاقى و عملى پديد آورند و به جاى فرمانبردارى و اطاعت از خدا، در راه گناه و زشتى قدم بردارد. در دعای کمیل این جمله را زمزمه می کنیم: اللّهم اغفرلی الذنوب الّتی تغیّر النّعم؛ خدایا ببخش گناهانی را که نعمت ها را تغییر می دهد. فیض و رحمت الهی بی کران و همگانی است، ولی به تناسب شایستگی ها و لیاقت ها به مردم می رسد. خداوند در ابتدا نعمت مادی و معنوی خویش را شامل حال همه می کند، چنانچه نعمت های الهی را وسیله ای برای تکامل خویش ساختند ودر مسیر حق کمک گرفتند و شکرآن را بجاآوردند که همان استفاده درست است، نعمت پایدار و افزون می شود. اما اگر ان را وسیله ای برای سرکشی، طغیان و تبعیض و .... قرار دادند آنجاست که نعمت ها را می گیرد و یا آن را تبدیل به بلا و مصیبت می کند. امام سجاد (علیه السلام)گناهانی را که باعث زوال نعمت ها می شود این چنین بیان می کند: حضرت امام سجاد (عليه السلام) مي فرمايد: «الذنوب التي تغير النعم، البغي علي الناس و الزوال عن العادة في الخير و اصطناع المعروف و كفران النعم و ترك الشکر»؛گناهاني كه نعمت ها را تغيير مي دهند عبارتند از: ۱) ظلم و تجاوز بر مردم: گناه ستم به مردم کار شیطانی است و اگر زره ای هم باشد مورد قبول نمی باشد ۲) ترك عادت به كار نيك : روحیه و عاداتی که در تمام برنامه‌های خیر و مثبت با عنایت ذات باری تعالی در انسان پیدا می‌شود و به سبب آن درهای رحمت الهی به روی انسان باز می‌شود. ۳) کفران نعمت: کفران و ناسپاسی نعمت، گناهی است که خداوند تبارک و تعالی در مورد ان می فرماید: وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ؛ و اگر کفران کنيد ، بدانيد که عذاب من سخت است.۴) ترك شكر: شکر و سپاسگزاری نسبت به خداوند که انواع نعمت های مادی و معنوی را برای رشد جسمی و روحی در اختیار انسان قرار داده، واجب و لازم است و ترک ان دور انصاف است.

منابع: ۱.سوره رعد، آیه۱۱. ۲.سوره بقره،آیه ۲۹.

       حديث

 

نوشته شده در 20 / 1برچسب:تغییر نعمت،گناه،امام سجاد(ع),ساعت 15:31 توسط سید علی طباطبایی| |

الحمد لله رب العالمین

 

flowers-in-the-grass-computer-background-widescreen-hd-nature-wallpaper-hd-wallpapers

 

یکی از اصحاب امام زین‏العابدین علیه‏السلام حکایت کرد: 
روزی با حضرت امام زین‏العابدین علیه‏السلام نزد عبدالملک مروان رفتیم؛ عبدالملک، احترام شایانی به حضرت سجاد علیه‏السلام کرد و تا چشمش به آثار سجود در صورت و پیشانی مبارک حضرت افتاد، گفت: ای ابومحمد! خودتان را خیلی به زحمت عبادت انداخته‏اید، با این که خداوند متعال تمام خوبی‏ها را به شما عنایت کرده، و شما از نزدیک‏ترین شخص به رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم هستید، شما دارای علم و دانش و کمال می‏باشید که دیگران از چنین درجه‏ای محروم هستند. حضرت سجاد علیه‏السلام فرمود: آنچه از فضل پروردگار و توفیقات الهی برای من گفتی، نیاز به شکر و سپاس‏گذاری دارد. 
پیغمبر خدا صلی الله علیه و اله و سلم با این که گناهی نداشت، آن قدر نماز می‏خواند که پاهای مبارکش ورم کرده بود و به قدری روزه می‏گرفت که دهان مبارکشان خشک می‏شد. باز می‏فرمود: آیا بنده‏ی شکرگزار خدا نباشم؟ و من از خداوند متعال ممنون و سپاسگزارم که ما را بر دیگران برتری بخشید و به ما جزای خیر عنایت فرمود، و در دنیا و آخرت حمد و سپاس فقط مخصوص اوست. به خدا قسم! اگر تمام اعضاء و جوارحم قطعه قطعه شود و در اثر عبادت نفسم قطع شود، یک هزارم شکر یکی از نعمت‏های خداوند را به جا نیاورده‏ام. چطور می‏توان نعمت‏های الهی را بشمرم؟! چگونه می‏توان شکر نعمتی از نعمتهایش را انجام دهم. 
خدا نکند، پروردگار مرا غافل از شکر نعمتهایش ببیند و اگر عائله‏ام و دیگر خویشان و سایر مردم حقی بر من نداشتند، به جز عبادت و ستایش و نیایش با خدا، کار دیگری انجام نمی‏دادم و حرفی به جز تسبیح و ذکر خدای متعال نمی‏گفتم تا که نفسم قطع شود.  زهری می‏گوید: بعد دیدم امام به گریه افتاد و عبدالملک هم گریه‏اش گرفت و گفت: چقدر فرق است بین کسی که آخرت را بخواهد و برای آن کوشش و تلاش می‏کند. بین آن کسی که دینار بخواهد و ترس هم ندارد از کجا و چطور به دست می‏آورد.

حق را چو نمونه بنده بودی سجاد
خورشید به دل نشانده بودی سجاد

بعد از گذر حماسه‏ی عاشورا
والله شهید زنده بودی سجاد



منبع: داستان‏هایی از اخلاق و رفتار امام سجاد زین‏العابدین؛ علی میرخلف‏زاده؛ محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم چاپ اول تابستان 1383.

نوشته شده در 19 / 1برچسب:,ساعت 16:32 توسط سید علی طباطبایی| |

حمد خدا در صحیفه ی سجادیه

AxGiG,عکس گیگ پایگاه آپلود عکس ویژه وبلاگنویسان

التحمید الله عز و جل یعنی در حمد و ستایش خداوند عزوجل است.
این دعا را امام (ع) با حمد و ستایش خداوند آغاز می‏کند. و در قالب کلمات و عبارات گوناگون با مضامین عالی و عمیق به پرستش معبود خویش می‏پردازد. و از زبان دعا به بیان معارف الهی پرداخته و اعتقاد و بینش الهی انسان موحد را معرفی می‏کند. از آنجا که امام معلم الهی انسان در تمامی ابعاد است، لذا دعای امام نیز کلاس درس توحید است.
محتوای دعا
امام (ع) دعا را اینگونه آغاز می‏فرمایند:
الحمد لله الاول بلا اول کان قبله و الاخر بلا اخر یکون بعده. ستایش مخصوص خداست که هستی او اول در وجود و مبدء آفرینش است بی‏آنکه آن ذات ازلی را اول و ابتدائی باشد و آخر در وجود است بی‏آنکه آن حقیقت ابدی را آخر و انتهائی باشد. (یعنی چون خداوند هستی ذاتی و ازلی و موجود سرمدی ابدی است هستی او اول و آخر ندارد و آغاز و انجام برای او متصور نمی‏باشد) و موجودی قبل از او و بعد از او نمی‏تواند باشد. زیرا خداوند خالق و آفریننده زمان است و بر قبل و بعد جهان احاطه دارد. سپس در ارتباط با عدم دیدن و مشاهده خداوند به وسیله حواس می‏فرماید: قصرت عن رویته ابصار الناظرین، دیده بینندگان از دیدنش قاصر است. زیرا خداوند جسم نبوده و مکان ندارد که کسی بتواند ذات اقدس او را نظاره کند. و آنگاه به آفرینش نظام هستی اشاره نموده و می‏فرماید: ابتدع بقدرته الخلق ابتداعا و اخترعهم علی مشیته اختراعا. خداوند جهان آفرینش را بدون نمونه و مثال قبلی به قدرت کامل خویش با این نظم زیبا بیافرید، سپس آنان را در راه اراده و خواست خویشتن روان گردانید. جهان آفرینش فعل خداست. و این همه نقش عجب که بر در و دیوار وجود به ید قدرت و اراده ذات الهی به وجود آمده، نشانه‏ها و آیات هویدای وجود او هستند. و سپس با بیان حاکمیت اراده خداوند بر جهان می‏فرماید:...


ادامه مطلب
نوشته شده در 17 / 1برچسب:حمد خدا،امام سجاد(ع)،سید الساجدین,ساعت 15:42 توسط سید علی طباطبایی| |

سه پند گرانبها همنشین-هم صحبت

 

امام سجاد علیه‏السلام، این نصیحت پرارزش را به یکی از اصحابش فرموده و می‏گوید:
«لیس لک أن تقعد مع من شئت فان الله تبارک و تعالی یقول: «و اذا رأیت الذین یخوضون فی آیاتنا فاعرض عنهم حتی یخوضوا فی حدیث غیره، و اما ینسینک الشیطان فلا تقعد بعد الذکری مع القوم الظالمین» [1]  و لیس لک أن تتکلم بما شئت فان الله تعالی یقول: «و لا تقف ما لیس لک به علم» [2]  و لأن رسول الله (ص) قال: «رحم الله عبدا قال خیرا فغنم أو صمت فسلم» و لیس لک أن تسمع ما شئت، فان الله تعالی یقول: «ان السمع و البصر و الفؤاد کل أولئک کان عنه مسؤولا. [3] » [4] .
«تو حق نداری با هر کسی مجالست کنی، زیرا که خدای تعالی می‏فرماید: «چون کسانی را ببینی که درباره آیات ما به عناد گفتگو می‏کنند پس از ایشان رو بگردان تا این که درباره مطلب دیگری سخن بگویند و اگر شیطان از خاطر تو برد، بعد از آن که به خاطرت آمد، با گروه ستمگران منشین.» و حق نداری هر سخنی را بگویی، زیرا که خدای تعالی می‏فرماید: «از آنچه که علم نداری پیروی مکن» و رسول اکرم فرموده است: «خداوند بیامرزد آن بنده‏ای را که سخن نیکو گفته و فایده برده است و یا خاموشی گزیده و سالم مانده است.» و تو حق نداری به هر سخنی گوش فرادهی، زیرا که خدای تعالی می‏فرماید: «همانا گوش، چشم و دل همه اینها مورد بازخواست قرار می‏گیرند.» براستی که انسان مسلمان اگر این نصایح ارزنده را روی واقعیت زندگی خود پیاده کند به خیر کلی رسیده و از بدبختی و گرفتاری نجات یافته است.

پی نوشت ها:
[1] سوره انعام / 68.
[2] سوره اسری / 36.
[3] سوره اسری / 38.
[4] تفسیر برهان: 1 / 322.

منبع: تحلیلی از زندگانی امام سجاد (جلد 2)؛ باقر شریف قرشی؛ ترجمه محمد رضا عطائی؛ کنگره جهانی حضرت رضا علیه السلام؛ 1372 . 

نوشته شده در 15 / 1برچسب:,ساعت 19:57 توسط سید علی طباطبایی| |

ندایی در نیمه شب گفت: ...

 

 

حضرت سجاد علیه السلام فرموده است: حج گزارنده، گناهانش آمرزیده و بهشت بر او واجب شده است. زراة بن اعین نقل می کند که در نیمه شبی از شب های ظلمانی صدایی شنیدم که می گفت: أین الزاهدون فی الدنیا و الراغبون فی الاخره یعنی کجایند آنهایی که از دنیا دوری می جویند و میل و رغبت به آخرت دارند؟ بعد از لحظه ای از طرف دیگر صدایی شنیده شد که گفت: ذاک علی بن الحسین، یعنی آن کسی را که تو می خواهی علی بن الحسین است و هیچکدام از صاحبان آن دو صدا دیده نشدند. 

منبع: معجزات امام سجاد؛ حبیب الله اکبرپور؛ نشر الف؛ چاپ دوم تابستان 1383 .

نوشته شده در 14 / 1برچسب:,ساعت 20:32 توسط سید علی طباطبایی| |

نکته ای از آخرین آیه سوره فتح و داستانی از آن

مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا

     

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این آیه ، آیه ی آخر سوره ی فتح است. در ضمن این آیه تنها آیه ای است که تمامی حروف الفبای عربی را دارد.

یک روز حضرت زین‏العابدین علیه‏السلام در منزل نشسته بود، که یک وقت صدای در منزل آمد. 
حضرت به کنیزشان فرمود: برو ببین کیست که در می‏زند؟  وقتی کنیز پشت در خانه آمد و گفت: کیست که در می‏زند؟  شنید که عده‏ای می‏گویند: درب را باز کن، شیعیان شما هستیم. کنیز آمد و خبر شیعیان را برای حضرت بیان کرد. امام زین‏العابدین علیه‏السلام فورا از جای خود بلند شدند و با عجله خود را به درب خانه رساندند و درب منزل را باز کردند ولی همینکه آنها را مشاهده کردند با حالت افسردگی برگشتند و فرمودند:  این‏ها دروغ می‏گویند که ما از شیعیان شما هستیم، چون وقار و هیبت اهل ایمان در صورتشان مشاهده نمی‏شود! و آثار عبادت و پرستش در بدن آنها پیدا نیست!  و همچنین اثرات سجده در پیشگاه حق، روی پیشانیهایشان دیده نمی‏شود. شیعیان ما علامت دارند، جسم آنها رنجور و پیشانی آنها بر اثر کثرت سجده و چهره‏های آنها بر اثر زیادی عبادت در خانه‏ی خدا نورانیت خاص دارند.


نور ایزد حجت بر حق امام چهارمین‏
مظهر اسماء حسنی نور رب العالمین‏

چهارمین حجت بگیتی سر اسرار نهان‏
کنز مخفی الهی مشرق نور مبین‏

در عبادت چون رسول الله و در طاعات او
تالی جدش ولی حق امیرالمؤمنین‏

ناید اندر وصف طاعات و عبادتهای او
آن شهی را کو لقب حق داده زین‏العابدین‏

نور یزدان خسرو خوبان علی بن الحسین‏
اوست زین‏العابدین و اوست خیرالساجدین‏

حجت حق وجه حی لا یموت است آن امام‏
ناید اندر دهر مثلش در عبودیت چنین


منبع: داستان‏هایی از اخلاق و رفتار امام سجاد زین‏العابدین؛ علی میرخلف‏زاده؛ محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم چاپ اول تابستان 1383.

نوشته شده در 13 / 1برچسب:,ساعت 15:38 توسط سید علی طباطبایی| |

 

امام علیه‏السلام فرزندان خود را از دروغ برحذر داشته و فرمود:
«اتقوا الکذب، الصغیر منه و الکبیر، فی کل جد و هزل. فان الرجل اذا کذب فی الصغیر اجترأ علی الکبیر، أما علمتم أن رسول الله (ص)  قال: ما یزال العبد یصدق حتی یکتبه الله صدیقا، و ما یزال العبد یکذب حتی یکتبه الله کذابا...» . «از دروغ بپرهیزید، چه کوچک باشد و چه بزرگ جدی باشد، یا شوخی زیرا وقتی که کسی دروغ کوچکی را گفت به دروغ بزرگ جرأت پیدا می‏کند، آیا نمی‏دانید که رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرموده است: بنده خدا همواره راست می‏گوید تا خداوند او را راستگو بنویسد و بنده‏ای پیوسته دروغ می‏گوید تا این که خداوند او را دروغگو قلمداد کند.» امام علیه‏السلام انسان را از دروغ گفتن درباره هر چه باشد بر حذر داشته است زیرا دروغ از زشت‏ترین گناهان و پر مجازات‏ترین معصیتها در پیشگاه خداست، همچنان که بر آراستگی به راستگویی امر فرموده است بدین جهت که راستی ریشه هر فضیلت و سر آغاز تمام شرافتها و کرامتهای انسانی است.


منبع: تحلیلی از زندگانی امام سجاد (جلد 2)؛ باقر شریف قرشی؛ ترجمه محمد رضا عطائی؛ کنگره جهانی حضرت رضا علیه السلام؛ 1372 . 

نوشته شده در 9 / 1برچسب:,ساعت 7:33 توسط سید علی طباطبایی| |

حضور قلب امام سجاد در حال نماز

 

 

chelle

 

امام سجاد مشغول عبادت بود. يكى از بچه هاى امام از پشت بام افتاد دستش شكست زنها ريختند داد و فرياد كردند كه دست بچه

شكست ، برويم شكسته بند بياوريم . رفتند شكسته بند آوردند دست بچه را بستند بچه گريه كرد، زنها ناله كردند. افراد ديگر داد و قال

كردند، تمام شد. قضيه گذشت امام بعد از آنكه از عبادت فارغ شد آمد در حياط، چشمش افتاد به بچه اش ، ديد دست او را بسته اند،

چطور شده است ؟ گفتند بچه از بام افتاد دستش شكست و شكسته بند آورديم ، دست او را بستيم در وقتى كه شما مشغول نماز و

عبادت بوديد. امام قسم خورد كه اصلا من متوجه نشدم .

منبع:آزادی معنوی.شهید مطهری (ره)

نوشته شده در 12 / 1برچسب:,ساعت 6:30 توسط سید علی طباطبایی| |

عبادت بدون ولایت بر باد است

از ابوحمزه ثمالی روایت شده که گفت: حضرت زین‏العابدین علیه‏السلام به ما فرمودند: کدامیک از بقعه‏ها و مکانهای زمین افضل و برتر است؟ عرض کردیم: خدا و رسول و وصی رسول او داناترند. 
حضرت فرمودند: برترین بقعه و مکانها برای ما بین رکن و مقام حضرت ابراهیم علیه‏السلام است و اگر مردی به مقداری که حضرت نوح علیه‏السلام در میان قومش عمر کرد که مطابق قرآن نهصد و پنجاه سال بوده، عمر نماید و زنده بماند و در این مدت، همیشه روزها را روزه بگیرد و شبها را به عبادت برخیزد، اما بدون اعتقاد به ولایت و امامت ما، خداوند را ملاقات کند و بمیرد آن عبادات بسیار، هیچ گونه سودی به او نخواهد رساند.

منبع: پنجاه و هفت درس زندگی از سیره عملی حضرت امام سجاد؛ گردآوری و انتخاب حمیدرضا کفاش؛ عابد؛ چاپ اول بهار 1381 . 

نوشته شده در 10 / 1برچسب:,ساعت 22:24 توسط سید علی طباطبایی| |

معجزه ای از امام سجاد (ع)

در کتاب شریف اصول کافی آمده است: 
زنی که معروف به «حبابه‏ی والبیه» بود گفت: در وقتی که امیرمؤمنان علیه‏السلام در کوفه تشریف داشتند، در مسجد کوفه به خدمتشان مشرف شدم. از آن جناب، علامت و نشانه‏ی امامت را پرسیدم. حضرت به سنگی که بر زمین مسجد افتاده بود اشاره کرد و آن را خواست. سنگ را به دست امام دادم. آن حضرت انگشتر خویش را از دست بیرون آورد و بر سنگ زد. دیدم که اثر و نقش رنگین انگشتری بر سنگ به جا ماند، مثل این که انگشتر را بر موم نرم فرو برده باشد. آنگاه فرمود: «ای حبابه! هر که بعد از من چنین نمود او امام پس از من است.» پس از شهادت امیرمؤمنان علیه‏السلام به حضور امام حسن علیه‏السلام مشرف شدم و عرض کردم: 
«ارنی دلالة الامامة» «علامت امامت خویش را به من نشان دهید.» امام حسن علیه‏السلام فرمود: «ای حبابه! آن سنگی را که پدرم مهر نمود به من بده» و آن‏گاه انگشتر خویش را بر آن سنگ زد و فورا نقش پیدا کرد. بعد از امام حسن علیه‏السلام همین عمل را امام حسین علیه‏السلام انجام داد و چون نوبت به امام سجاد علیه‏السلام رسید عمر من به 113 سال رسیده بود و قدم خمیده گشته بود و پیری مرا از پای درآورده بود. چون به محضر امام زین‏العابدین علیه‏السلام رسیدم، آن حضرت را مشغول نماز دیدم و آن حضرت چون از یک نماز فارغ می‏گشت فورا نماز دیگری را از سر می‏گرفت. چون انتظار من به طول انجامید به پا خاستم تا بروم. ناگهان امام علیه‏السلام با دست اعجاز به من اشاره نمود. به قدرت کامله‏ی الهی و توجهات امام سجاد علیه‏السلام ناگاه جوانی به من برگشت و چون دختری نوجوان شدم! آن‏گاه به من فرمود: «ای حبابه! آن سنگ را به من بده.» و آن را مهر فرمود. حبابه گوید: من به محضر امام باقر و امام صادق و امام کاظم و امام رضا علیهم‏السلام نیز رسیدم و چون به محضر امام هشتم علیه‏السلام رسیدم بار دیگر پیر و نحیف شده بودم. آن حضرت سنگ را برایم مهر نمود و فرمود: 
«اینک مهیای سفر آخرت باش که به زودی از دنیا خواهی رفت.» . حبابه - این زن سعادتمند - پس از 9 ماه از دنیا رفت و امام رضا علیه‏السلام بر جنازه‏ی او نماز گزارد. 


منبع: کرامات و مقامات عرفانی امام سجاد؛ سید علی حسینی قمی؛ نبوغ؛ چاپ دوم 1381 . 

نوشته شده در 8 / 1برچسب:,ساعت 22:30 توسط سید علی طباطبایی| |

حاجی هایی که انسان نبودند!!!!!!

 

جا رزرو کردن در مسجد الحرام، ممنوع

حضرت سجاد علیه السلام فرموده است: خدای متعال در هر شب از ماه مبارک رمضان بعد از افطار، هفتاد هزار هزار بندگان را از آتش جهنم آزاد می فرماید. 
و از پدران خود علیهم السلام روایت می کند که حضرت سجاد علیه السلام در عرفات ایستاده بود، به زهری گفت: چند نفر را در این محل تخمین می زنی؟ گفت: چهار میلیون و پانصد هزار حاجی. فرمود: ای زهری! نزدیک من بیا و او را نزدیک کشید و دست خود به صورت او مالید و فرمود: نگاه کن، نگاه کرد. زهری می گوید: همه ی مردم را به صورت میمون دیدم، و انسانی ندیدم مگر در هر ده هزار یک نفر، سپس فرمود: نزدیک بیا، نزدیک رفتم، باز حضرت به صورتم دست کشید و فرمود: نگاه کن، نگاه کردم و همه را به شکل خوک دیدم مگر همان عده را. گفتم: پدر و مادرم به قربانت! معجزات و نشانه های تو مرا به وحشت انداخت و عجائب تو مرا حیران کرد! فرمود: ای زهری! از این جمعیت زیاد جز همان عده ی کمی که دیدی، حاجی نیست. آن گاه فرمود: دست به صورت خود بکش. کشیدم و باز مردم را به حالت اول دیدم. 

منبع: معجزات امام سجاد؛ حبیب الله اکبرپور؛ نشر الف؛ چاپ دوم تابستان 1383 .

نوشته شده در 7 / 1برچسب:,ساعت 22:8 توسط سید علی طباطبایی| |

دانشجوی عزیز قدر خودت را بدان

 

امام سجاد علیه‏السلام درباره اجر فراوانی که خداوند به دانشجو مرحمت می‏کند، سخن گفته و می‏فرماید: «دانشجو وقتی که از خانه‏اش بیرون می‏آید هیچ گامی برتر و خشک زمین نمی‏نهد مگر آن که تا هفت طبقه زمین، برای او تسبیح می‏گویند.»

امام سجاد علیه‏السلام دانشجویان را دوست می‏داشت و به آنان احترام می‏کرد و قدر و منزلت آنان را بالا می‏برد، مورخان می‏گویند: وقتی که دانشجویی وارد می‏شد، خوش آمد می‏گفت و می‏فرمود: مرحبا به وصیت رسول خدا - صلی الله علیه و آله - و ابوجعفر - امام باقر - علیه‏السلام می‏گوید: پدرم وقتی که جوانان دانشجو را می‏دید، آنان را نزدیک خود می‏خواند و می‏فرمود: مرحبا به شما، شما امانتهای علم و دانشید و دیری نخواهد پایید که شما خردسالان قوم، بزرگسالان دیگران خواهید شد.


منبع: تحلیلی از زندگانی امام سجاد (جلد 2)؛ باقر شریف قرشی؛ ترجمه محمد رضا عطائی؛ کنگره جهانی حضرت رضا علیه السلام چاپ 1372.

نوشته شده در 6 / 1برچسب:دانش ، دانشجو ، امام سجاد(ع),ساعت 11:22 توسط سید علی طباطبایی| |

وصیت به فرزند

حضرت سجاد علیه السلام در ضمن حدیث حقوق فرموده: حق مردم این است که از ایذائشان خودداری کنی و چیزی را برای آنان دوست بداری که برای خود دوست داری و نخواهی درباره آن ها چیزی را که برای خود نمی خواهی. 
ابوبصیر نقل می کند که: امام محمد باقر علیه السلام فرمود: روزی پدرم امام سجاد علیه السلام مرا طلبید و فرمود: ای فرزندم آن زمان که امر الهی فرا رسد و باید که از دارفناء به دار بقاء روم تو مرا غسل بده که امام را به جز امام غسل ندهد. ای فرزندم زود باشد که برادرت عبدالله مردم را به اطاعت از خود دعوت کند و ادعای امامت نماید باید او را نصیحت کرده و منع نمایی و اگر تو را اطاعت نکند یقینا به زودی رشته حیاتش قطع می گردد. امام باقر علیه السلام می فرماید: زمانی که پدرم به جوار رحمت الهی پیوست، برادرم عبدالله ادعای امامت نمود و من نصیحتش کردم و او قبول نکرد و بعد از مدت کمی پیش بینی پدر بزرگوارم در مورد وی محقق گشت. 

منبع: معجزات امام سجاد؛ حبیب الله اکبرپور؛ نشر الف؛ چاپ دوم تابستان 1383 .

نوشته شده در 5 / 1برچسب:,ساعت 19:48 توسط سید علی طباطبایی| |

مقالاتی پیرامون امام سجاد (ع)

 

هزینه ی دانلود هر مقاله یک صلوات محمدی

 

 

دانلود مقاله اول

 

دانلود مقاله دوم

 

دانلود مقاله سوم

 

دانلود مقاله چهارم

 

دانلود مقاله پنجم

 

دانلود مقاله ششم

 

 

نوشته شده در 4 / 1برچسب:مقاله,سجاد,امام,سید الساجدین,ساعت 16:59 توسط سید علی طباطبایی| |

دعا و مناجات امام سجاد(ع)

یوسف بن اسباط گوید: پدرم برایم تعریف کرد که یک بار در نیمه‏های شب به مسجدالحرام رفتم. صدای سوزناک جوانی که سر به سجده داشت توجه مرا به خود جلب نمود. نزدیک‏تر رفتم. شنیدم که در حالت سجود می‏گفت: «سجد وجهی متعفرا فی التراب لخالقی و حق له». «صورت خاک‏آلودم برای آفریدگارم سجده کرد و او سزاوار سجده است.» چون به نزدیکی جوان رسیدم، با کمال تعجب دیدم که او امام عارفان، حضرت سجاد علیه‏السلام است که خاضعانه با خالق خویش نیایش می‏کند. چون هوا روشن شد به سوی او شتافتم و عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا! چرا آن همه خود را زحمت می‏دهی و در مشقت می‏اندازی با این که بر همگان معلوم است که خداوند تو را برتری داده و در نزد خود عزیز و ارجمند نموده است؟!» امام علیه‏السلام چون این سخنان را شنید، صدا به گریه بلند کرد و فرمود: پیامبر خدا فرمود: 
«کل عین باکیة یوم القیامة الا أربعة عین: عین بکت من خشیة الله، و عین فقئت فی سبیل الله، و عین غضت عن محارم الله، و عین باتت ساهرة ساجدة.» 
«تمامی چشمان در روز قیامت گریانند مگر چهار چشم: 
1- چشمی که از ترس خداوند بگرید؛ 
2- چشمی که در راه خدا کور شده باشد؛ 
3- چشمی که به نامحرم نگاه نکرده باشد؛
4- و چشمی که شبانه در حال سجده برای خداوند گریسته باشد.» 
آن گاه فرمود: «خداوند چون بنده شب زنده‏دارش را می‏بیند به فرشتگانش مباهات می‏کند و به آن‏ها می‏گوید: بنده صالحم را بنگرید که روحش در نزد من و پیکرش در اطاعت من است. بستر خواب را از ترس من رها کرده و رحمت مرا طلب می‏کند. شما شاهد باشید که من او را آمرزیدم.»  

طاووس یمانی گوید: 
«نیمه شبی غرق در سکوت به کنار کعبه رفتم. در آنجا امام سجاد علیه‏السلام را دیدم که وارد «حجر اسماعیل» شد و نماز خواند و آن‏گاه به سجده رفت. 
با خود گفتم: «چه نیکوست که نزدیک او شوم و دعاهایش را بشنوم چرا که او فرزند رسول خدا و بنده مقرب درگاه خداوند است.» شنیدم که می‏فرمود: «عبیدک بفنائک، مسکینک بفنائک، فقیرک بفنائک، سائلک بفنائک.» «پروردگارا! بنده حقیرت به در خانه تو آمده، از پا افتاده درگاهت به آستانت آمده، گدای تو به درگاهت آمده، نیازمند به تو سر به آستانت نهاده.»  طاووس گوید: دعاهای امام را در حافظه‏ام سپردم و از آن پس در مواقع گرفتاری و پریشانی می‏خواندم و فورا اندوهم برطرف می‏شد.»

منبع: کرامات و مقامات عرفانی امام سجاد؛ سید علی حسینی قمی؛ نبوغ چاپ دوم 1381.

نوشته شده در 4 / 1برچسب:دعا,مناجات,امام سجاد(ع),سجده,سید الساجدین(ع),ساعت 13:42 توسط سید علی طباطبایی| |

زینت عبادت کنندگان

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در حدیثی فرموده است:  «هنگامی که روز قیامت بر پا می‏شود، منادی خداوند ندا می‏کند:  - کجاست زینت عبادت‏کنندگان؟ در آن هنگام گویی پسرم علی بن الحسین را می‏نگرم که در صحنه قیامت، بین صفوف مردم، شادمان و خرامان گذر می‏کند.» 

سید العابدین

در کتب معتبر روایت شده که شبی امام سجاد علیه‏السلام به نماز و تهجد مشغول بود. شیطان به صورت ماری مهیب به طرف آن حضرت رفت تا به خود مشغولش سازد و از خدا منصرفش نماید انگشت پای آن حضرت را بگرفت و بگزید. امام چهارم علیه‏السلام مانند جدش امیرمؤمنان علیه‏السلام ابدا توجهی به اطراف نداشت و غرق و محو قرب پروردگار خویش بود. در این هنگام از طرف خداوند به آن حضرت خطاب شد: «انت سید العابدین و زین اولیائی الماضین.» . «تو سرور و زیور عبادت‏کنندگان و زینت اولیای گذشته من هستی.»  منبع: کرامات و مقامات عرفانی امام سجاد؛ سید علی حسینی قمی؛ نبوغ چاپ دوم 1381.

نوشته شده در 3 / 1برچسب:,ساعت 16:39 توسط سید علی طباطبایی| |

پسندم آن چه را جانان پسندد

 

در آخرین ساعات صحنه پربلای کربلا، حضرت سیدالشهدا علیه‏السلام، وارد خیمه امام زین‏العابدین علیه‏السلام که سخت بیمار بود شد. امام حسین علیه‏السلام نگاهی به صورت رنجور و بیمار فرزند نمود و از او پرسید: «فرزندم! عمر من به سر آمده؛ به چه چیز میل داری تا برایت مهیا کنم.» امام سجاد علیه‏السلام فرمود: «میل دارم به گونه‏ای باشم که در برابر آن چه خداوند برای من خواسته است، خواسته دیگری نداشته باشم». «آفرین بر تو که همچون ابراهیم خلیل هستی. هنگامی که نمرودیان، ابراهیم را به طرف آتش پرتاب کردند جبرئیل از او پرسید: آیا خواهش و حاجتی داری تا برآورده سازم؟ ابراهیم خلیل گفت: اما از تو، هرگز! فقط خداوند مرا کفایت می‏کند. (و من به هر چه خداوند بخواهد راضی هستم).». 

یکی درد و یکی درمان پسندد 
یکی وصل و یکی هجران پسندد 

من از درمان و درد و وصل و هجران 
پسندم آن چه را جانان پسندد 



منبع: کرامات و مقامات عرفانی امام سجاد؛ سید علی حسینی قمی؛ نبوغ چاپ دوم 1381.

نوشته شده در 3 / 1برچسب:,ساعت 15:41 توسط سید علی طباطبایی| |

یعقوبی که نه برای پسر زنده بلکه برای پدر شهید می گریست.

داستان زندگی حضرت یعقوب(ع)

امام سجاد علیه‏السلام که در عصری پر از اختناق و خفقان به سختی زندگی را می‏گذراند با یادآوری فاجعه کربلا به طرق مختلف همواره ظلم و جنایت‏های حکومت اموی را به مردم گوشزد می‏کرد و نمی‏گذاشت خاطره حماسه جاودان کربلائیان از خاطره‏ها فراموش شود.
یکی از این سیاست ها، اشک‏های سوزان و گریه‏های پر سوز امام علیه‏السلام بود که ریشه‏ای عاطفی داشت و افکار عمومی را متوجه می‏ساخت.
امام علیه‏السلام هر گاه می‏خواست آب بیاشامد، تا چشمش به آب می‏افتاد، اشک از چشمانش سرازیر می‏شد. وقتی علت این کار را می‏پرسیدند، می‏فرمود: 
«چگونه گریه نکنم در حالی که دشمنان دین خدا، آب را برای حیوانات وحشی و درندگان بیابان آزاد گذاشتند، ولی به روی فرزندان رسول خدا بستند و پدرم را مظلومانه و با لب تشنه به شهادت رساندند. هر گاه به یاد لحظه شهادت فرزندان فاطمه می‏افتم، گریه گلویم را می‏فشارد.» روزی خادم آن حضرت عرض کرد:  «آقای من! آیا غم و اندوه شما تمامی ندارد؟!»
حضرت علیه‏السلام فرمود: «وای بر تو! یعقوب پیامبر یکی از دوازده پسرش را از دست داد با این‏که می‏دانست او زنده است، به قدری در فراق فرزندش «یوسف» گریست که چشمانش نابینا شد و از شدت اندوه، کمرش خم گشت و موهای سرش سفید شد ولی من به چشم خود کشته شدن پدر و برادر و عمو و هفده نفر از بستگانم را دیدم و پیکرهای غرق به خونشان را که در اطرافم نقش زمین شده بودند مشاهده کردم. پس چگونه ممکن است غم و اندوه من پایان یابد.»

یعقوب در فراق پسر روز و شب گریست 
تا دیدگانش از غم یوسف سفید شد

من چون کنم که آن چه مرا بود سرپرست 
یک روز جمله از نظرم ناپدید شد 

سقا ندیده کس به جهان تشنه جان دهد
عباس تشنه در لب دریا شهید شد

اکبر ز باب خویش تقاضای آب کرد
افسوس و آه از پدرش ناامید شد 


منبع: کرامات و مقامات عرفانی امام سجاد؛ سید علی حسینی قمی؛ نبوغ چاپ دوم 1381.

نوشته شده در 2 / 1برچسب:سجاد(ع)،امام،سید،سجده،گریه,ساعت 18:51 توسط سید علی طباطبایی| |

 

رهبر معظم انقلاب در پیام نوروزی سال 1393 امسال را سال «اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» نامگذاری کردند.

 890101-payam-3.jpg  رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی بمناسبت آغاز سال ۱۳۹۳ هجری شمسی، با تبریک سال نو و نوروز به همه هم‌میهنان و ایرانیان عزیز در سراسر جهان بخصوص خانواده‌های معظم شهدا و ایثارگران و مجاهدان راه اسلام و ایران، سال جدید را سال «اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» نامگذاری کردند.

 

حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به تقارن سال جدید با ایام شهادت بانوی بزرگ جهان اسلام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از خداوند متعال مسالت کردند: این تقارن، امکان بهره گیری مضاعف از انوار هدایت الهی و برکات فاطمی را برای ملت ایران فراهم سازد.

 

ایشان در ترسیم افق سال نو، دو مسئله اقتصاد و فرهنگ را مهم تر از مسائل دیگر بر شمردند و تاکید کردند: برای تحقق شعار سال ۹۳ یعنی «اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» تلاش مشترک مسئولان و آحاد مردم ضروری است.

 

حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به نقش اساسی و برجسته ی مشارکت و حضور مردم در «زندگی و سازندگی کشور» خاطرنشان کردند: هم در اقتصاد و هم در فرهنگ، کار بدون حضور مردم پیش نخواهد رفت و گروه‌های گوناگون مردمی باید با اراده و عزم راسخ ملّی در این عرصه‌ها نقش‌آفرینی کنند.

 

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: مسئولان هم موظفند با توکل به خداوند و با تکیه بر مردم، در هر دو عرصه ی اقتصاد و فرهنگ، مجاهدانه وارد میدان عمل شوند.

 

ایشان تاکید کردند: آن‌چه در سال جدید پیش رو داریم، عبارت است از اقتصادی که به کمک مسئولان و مردم شکوفایی پیدا کند، و فرهنگی که با همت مسئولان و مردم بتواند سمت و سوی حرکت بزرگ کشور و ملت ما را معین کند.

 

حضرت آیت الله خامنه‌ای با تأکید بر ضرورت استفاده از تجربه‌ها و عبرت‌های گذشته در تصمیم‌گیری‌های آینده، به ارزیابی کیفیت تحقق شعار «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» پرداختند و گفتند: در سال ۹۲، حماسه سیاسی با حضور مردم و تلاش مسئولان در عرصه‌های مختلف نظیر انتخابات، راهپیمایی‌های بزرگ و عرصه‌های دیگر به بهترین شکل تحقق پیدا کرد و با دست بدست شدن قدرت اجرایی در کمال امنیت و آرامش، حلقه ی جدیدی از سلسله ی طولانی مدیریت کشور شکل گرفت.

 

رهبر انقلاب مسئله اقتصاد را برای مردم و کشور مسئله ای مهم خواندند و با اشاره به برخی تلاشهای قابل تقدیر در زمینه ی حماسه ی اقتصادی افزودند: البته در سال گذشته حماسه اقتصادی به شکل مورد انتظار محقق نشد که لازم است این حماسه در سال جدید به وجود آید.

 

ایشان «سیاست‌های اقتصاد مقاومتی» را زیرساخت فکری و نظری تحقق حماسه اقتصادی خواندند و تأکید کردند: در پرتو این سیاست‌ها اکنون زمینه لازم برای تلاش مضاعف فراهم است.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیام نوروزی همچنین از خداوند متعال برای همه ایرانیان عزیز، جوانان، خانواده ها، کودکان و مردان و زنان این سرزمین پر افتخار، در سال جدید تنِ سالم، شادابی، آرامش روحی، محبت، پیشرفت و تعالی و سعادت آرزو کردند.

نوشته شده در 2 / 1برچسب:ايران , رهبري , صداوسيما , تبريك , حضرت آيت‌الله خامنه‌اي , پيام نوروزي , اقتصاد و فرهنگ , سال 93,ساعت 18:43 توسط سید علی طباطبایی| |
 
سجده های امام سجاد (ع)
 
خبرگزاری فارس: انسان از سجده سر باز می‌زند / همه موجودات همواره در حال سجودند

«سجده» برای خداوند یعنی گذاشتن پیشانی روی خاک از سر تواضع و اظهار عبودیت و ذلت در مقابل حق تعالی، یکی از مصادیق بسیار روشن و بارز «عبادت الهی» است و بعضی آن را مصداق ذاتی عبادت دانسته‏اند که این عملی است که بذاته یعنی به خودی خود، «عبادت» محسوب می‏شود، به خلاف سایر اعمال که اگر صلاحیت عبادت شدن را واجد باشد باید با تعلق قصد به «عبادت فعلی» تبدیل گردد.  به هر تقدیر «سجده» برای خداوند متعال یک مصداق بارز «عبادت» بوده بر اساس بعضی از روایات بهترین و نزدیکترین حالت انسان به خداوند همین حالی است که به سجده رفته و در آن حال مشغول گریه باشد و خداوند را به بزرگی یاد نماید. [1] .  اولیاء خداوند عموما به این عبادت علاقه خاصی داشته و به آن اهتمام ویژه‏ای مبذول می‏دارند. در این بیان حضرت زین العابدین امام سجاد علیه‏السلام آنچنان گوی سبقت را ربوده‏اند که اساسا یکی از القاب مشخصه حضرت همین لقب «سجاد» و از این بالاتر «سیدالساجدین» تعیین گردیده است که دلالت بر کثرت سجده‏های حضرت دارد. به علاوه به علت کثرت سجده‏های آن بزرگوار و ظهور آثاری در مواضع سجده در بدن مبارک حضرت به نام «ثفنه» که همان «پینه» است، حضرت را به «ذوالثفنات» نیز ملقب نموده‏اند. برای بررسی این عبادت حضرت سجاد علیه‏السلام باید در محورهای زیر بحث نمود:  1- محلی که حضرت برای سجده انتخاب می‏نمودند.  2- بعضی از اذکار سجده حضرت.  3- حالت حضرت به هنگام سجده.  4- کثرت سجده‏های حضرت و آثار آن. 
پی نوشت ها: [1] بحارالانوار، ج 82، ص 131، ح 6 (به نقل از کتاب عاصم بن حمید) و ص 163، ح 9 (به نقل از ثواب الاعمال) و ر. ک: بحارالانوار، ج 82، «باب السجود و آدابه» و «باب فضل السجود».
منبع: اسوه کامل‏؛ محمد محسن دعایی؛ اطلاعات چاپ اول 1380.

نوشته شده در 1 / 1برچسب:,ساعت 17:40 توسط سید علی طباطبایی| |

 

حق رهبر در رساله ی حقوق امام سجاد (ع)

عکسهای رهبر انقلاب اسلامی ایران آیت الله خامنه ای,رهبر انقلاب اسلامی ایران آیت الله خامنه ای, آیت الله خامنه ای, دانلود 70 عکس زیبا از رهبر انقلاب اسلامی,زندگی زیبای رهبری - عکس زیبا از رهبر عزیز انقلاب,گالری عکس رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خامنه ای,رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران - گالری عکس,عکسی زیبا از رهبر معظم انقلاب اسلامی ,Photos of Iran's Islamic Revolution Leader Ayatollah Khamenei, Supreme Leader of Iran's Islamic Revolution Ayatollah Khamenei, Ayatollah Khamenei, Supreme Leader of Islamic Revolution Download 70 beautiful, beautiful life leadership - a beautiful picture of the Dear Leader, Supreme Leader of Islamic Revolution Gallery Imam Khamenei, the great leader of the Islamic Revolution of Iran - photo gallery, beautiful pictures of Supreme Leader of the Islamic Revolution,سایت مرجع عکس در ایران ,سایت پیکس دای دات ای ار,بروز ترین سایت عکس در ایران ,pixday.ir,www.pixday.ir,بهترین سایت مرجع عکس در ایران و جهان ,منبع عکس در ایران ,سایت بروز عکس در ایران ,سایت عکس 2013,http://www.pixday.ir/

 

حق کسی که امور سیاسی تو را رهبری می کند این است که خود را نسبت به او چون فرزندی بدانی که احتیاج به مراقبت و مواظبت دارد، و تو برای او وسیله آزمایش و امتحان بوده و او به تو گرفتار است، و بدانی که در برابر مقام و امتیازی که بر تو دارد می‏بایست جهت اداره امور مملکت ناراحتیهای فراوانی را تحمل کند و گرفتاریها و مشقات بیشماری را بر عهده گرفته است. و می‏بایست خیرخواه او باشی و در حالی که وی در اوج اقتدار و سلطه تکیه زده و تو فردی ضعیف و کوچک به شمار می‏روی هرگز موجبات خشم و غضب وی را فراهم نیاورده و رفتاری توأم با لجاجت و عناد با وی نداشته باشی - که به این وسیله موجبات هلاکت خود و او را فراهم ساخته‏ای. رفتارت با وی چنان باشد که از حدود تواضع و انعطاف خارج نشوی و از تو خوشنود باشد، بدان اندازه که وی را از تو باز دارد و به دین و آیین تو صدمه‏ای وارد نسازد. و جز با استمداد از خداوند به این امر اقدام ننمایی. و لا حول و لا قوة الا بالله.
منبع: رساله ی حقوق امام سجاد(ع) .پنجمین جشنواره صحیفه سجادیه .استان هرمزگان

نوشته شده در 29 / 12برچسب:,ساعت 10:48 توسط سید علی طباطبایی| |

 

اس ام اس و پیامک های نوروزی 93 

 

اس ام اس جدید تبریک عید نوروز 1393   سری اول

 

 

 

 

سجده ی عاشقانه، سعادت ، سخاوت ، سربلندی ، سروری ، سلامتی ، و سرور

 

که بهترین هفت سین زندگی است را برای شما دوست عزیز آرزومندم . . .

 

.

.

 

باز کن پنجره را ، که بهاران آمد / که شکفته گل سرخ ، به گلستان آمد

 

سال نو مبارک . . .

 

.

 

.

 

.

 

بهار با گلهایش ، و سال نو با امید هایش

 

این عید با امیدهایش بر تو ای عزیز ترینم مبارک . . .

 

.

 

 

چهار دعای برتر لحظه تحویل سال / اول دعا برای ظهور آن بی مثال

دوم تمام ملت بی ضرر و بی ملال / سوم رسیدن ما به قله های کمال

چهارم تمام جیب ها پر از پول ، اما حلال . . .

 


ادامه مطلب
نوشته شده در 28 / 12برچسب:اس ام اس و پیامک های نوروزی 93 ,ساعت 8:59 توسط سید علی طباطبایی| |
 
 سفره ی هفت سین ما تقدیم به شما 
 
 
هفت سین و هفت سلام قرآن
 
 
 
 

نوشته شده در 28 / 12برچسب:اس ام اس,نوروز 93,ساعت 8:37 توسط سید علی طباطبایی| |

مرحوم مجلسی(ره) و صحیفه ی سجادیه

افسران - توصیه امام زمان (عج) به مرحوم مجلسی

علامه مجلسی

 

«صحیفه کامله سجادیه» مورد توجه و علاقه دلسوختگان طریق وصال ربوبی و «قرة العین» عاشقان وادی صفا و لقاء بوده و هست که با ترنم زمزمه‏های عارفانه آن، عطش خود به مکالمه با حضرت دوست را فرونشانده و بالاترین بهره را در تسریع «سیر الی الله» می‏برده‏اند و می‏برند. از این رو اهتمام اکیدی بر حفظ این ادعیه و تداوم بر تلاوت آن در بین مؤمنین وجود داشته است و با آن روح خود را صیقل زده و جلا می‏دهند و لذا از آن خاطراتی نیز دارند. 
یکی از این خاطرات مربوط به محدث عظیم و سالک وارسته و اخلاق کبیر «مرحوم مجلسی اول» - رضوان‏الله تعالی علیه - می‏باشد که خود آن را در نوشته‏شان به صورت مختصر آورده است و در اینجا مفصل آن که از قلم مرحوم «آیت الله مدرس چهاردهی رشتی» در مقدمه «شرح صحیفه» خودشان نقل شده است، چنین می‏باشد: 
«مرحوم مجلسی» می‏فرماید: در اوایل سن خود مایل بودم که نماز شب بخوانم، لکن قضاء بر ذمه من بود و به واسطه آن احتیاط می‏کردم. خدمت «شیخ بهائی» -رحمة الله علیه - مطلب را عرض نمودم، فرمودند: وقت سحر نماز قضا بخوان سیزده رکعت. لکن از نفسم چیزی بود که نافله خصوصیت دارد. فریضه چیز دیگری است. شبی از شبها بالای سطح خانه خود بین «نوم» و «یقظه»[خواب و بیداری]بودم، حضرت «قبله البریه»، «امام المسلمین»، «حجة الله علی العالمین» - عجل الله فرجه و سهل مخرجه - را دیدم در بازار خربزه فروشان اصفهان در جنب «مسجد جامع»، با کمال شوق و شعف خدمت سراسر شرافت آن بزرگوار در جنب «مسجد جامع». با کمال شوق و شعف خدمت سراسر شرافت آن بزرگوار عالیمقدار علیه الصلوة و السلام رسیدم و از مسائلی سؤال نمودم که از جمله آن مسائل خواندن «نماز شب» بود که سؤال نمودم، فرمودند: بخوان! بعد عرض نمودم: یابن رسول الله همیشه دستم به شما نمی‏رسد! کتابی به من بدهید که بر آن عمل نمایم. فرمودند: برو از «آقا محمد تاجا» کتاب بگیر! گویا من می‏شناختم او را. رفتم و کتاب را از او گرفتم، و مشغول به خواندن او بودم و می‏گریستم. یک دفعه از خواب بیدار شدم. دیدم در بالای بام خانه خود هستم. کمال حزن و غصه بر من رو نمود. در ذهنم گذشت که «محمد تاجا» همان «شیخ بهائی» است و «تاج» هم از باب ریاست شریعت است. چون صبح شد وضو گرفتم و نماز صبح خواندم. خدمت ایشان رفتم. دیدم شیخ در مدرس خود با سید ذوالفقار علی جرقادقانی (گلپایگانی) مشغول به مقابله «صحیفه» است. بعد از فراغ از مقابله، کیفیت حال را عرض نمودم. فرمودند: انشا الله به آن مطلبی که قصد دارید خواهید رسید. از اینکه مرا متهم به بعضی از چیزها می‏دانست (مثل تصوف) خوشم نیامد از این تعبیر. آنگه محلی که حضرت - علیه الصلوه و السلام - را در آنجا دیده بودم، از باب شوق، خود را بدانجا رسانیدم، در آنجا ملاقات نمودم «آقا حسن تاجا» را که می‏شناختم. مرا که دید گفت: ملا محمد تقی! من از دست طلبه‏ها در تنگ هستم. کتاب را از من می‏گیرند و پس نمی‏دهند. بیا برویم در خانه بعضی از کتب که موقوفه مرحوم آقا قدیر هست، به تو بدهم!
مرا برد. در آنجا برد در اتاق، در را باز نمود، گفت: هر کتابی که می‏خواهی بردار! دست زدم و کتابی برداشتم. نظر نمودم دیدم کتابی است که حضرت «حجة الله» روحی فداه دیشب به من مرحمت فرموده بودند. دیدم که «صحیفه سجادیه» است. مشغول شدم به گریه و برخاستم. گفت دیگر بردار! گفتم: همین کتاب کفایت می‏کند. پس شروع نمودم در تصحیح و مقابله و تعلیم مردم. و چنان شد که از برکت کتاب مذکور، غالب اهل اصفهان، «مستجاب الدعوه» شدند!!
مرحوم مغفور «مجلسی ثانی» می‏فرماید: چهل سال در صدد ترویج صحیفه شد و انتشار این کتاب به واسطه آن مرحوم شد که الآن خانه‏ای نیست که «صحیفه» در آن نباشد.


منبع: اسوه کامل‏؛ محمد محسن دعایی؛ اطلاعات چاپ اول 1380. 

نوشته شده در 28 / 12برچسب:,ساعت 8:5 توسط سید علی طباطبایی| |

 تقدیم به معلمان گرامی (حق شاگرد)

سیدجواد موسوی, داستان, بداغ آباد,

 

اما حق آنان که به سبب فزونی دانش و بینایی تو در محضر تو به آموختن و فراگیری از تو مشغول هستند، آنست که درست بدانی، خدای عزوجل به واسطه علم و دانشی که بر تو عنایت فرموده و خزانه حکمتی که به تو سپرده تو را بر ایشان سرپرست و قیم گردانیده است، و از گنجینه حکمت، ابواب دانش را بر روی تو گشوده است. پس چنانچه در آموزش و پرورش مردمان به نیکی روی و از ورود واردات و سؤالات ایشان دلتنگ و رنجور نگردی خدای تو را از فضیلت خود بیفزاید، و ابواب دانش بر روی تو بگشاید، و اگر مردمان را از آموختن دانش خویشتن ابا داری و بهره نرسانی، و یا آنگاه که جهت کسب علم و دانش به خدمت تو درآیند، آنان را از خوی و خصلت خود به دهشت و ملال درآوری، آن وقت است که خدای عزوجل لباس علم از تو برگیرد و فروغ دانش از تو دور کند و مقام و منزلت تو را از دلهای کسان برافکند.

منبع: زندگانی امام زین العابدین علی بن الحسین (از اعیان الشیعه)؛ سید محسن امین حسینی عاملی؛ ترجمه حسین وجدانی؛ مؤسسه انتشارات امیرکبیر چاپ سوم 1374.

نوشته شده در 27 / 12برچسب:,ساعت 15:39 توسط سید علی طباطبایی| |

عبادت و بندگی خدا

طاوس یمانی نقل کرده:
یک شب در مسجدالحرام داخل حجر اسماعیل شدم، دیدم حضرت علی بن الحسین علیه‏السلام وارد شد، و به نماز ایستاد و خیلی نماز خواند، بعد به سجده رفت. چون آقا را درست نمی‏شناختم، با خودم گفتم: این مرد صالحی است از خاندانی نیک و بزرگوار، باید به دعای او گوش بدهم، ببینم چه می‏گوید، و آن را یاد گیرم. نزدیک رفتم گوش دادم، شنیدم در سجده می‏فرماید: عبیدک بفنائک، مسکینک بفنائک، فقیرک بفنائک، سائلک بفنائک 
ای خدا! بنده‏ی کوچکت به در خانه‏ی تو آمده. 

ای خدا! مستمندت، مسکینت به در خانه‏ی تو آمده. 
ای خدا! نیازمند و فقیرت به در خانه‏ی تو آمده. 
ای خدا! سائل و فقیر و تهی دستت به در خانه‏ات آمده است. [1] .

ای نور مبین امام سجاد
وی ماه جبین امام سجاد

از روز ازل بخون ما گشت‏
مهر تو عجین امام سجاد

افراشته‏ای لوای قرآن‏
بر قله‏ی دین امام سجاد

شد کعبه‏ی عشق خاک کویت‏
بر اهل یقین امام سجاد

چون شمع تن تو آب گردید
از آتش کین امام سجاد

در خاک بقیع جسم پاکت‏
گردید دفین امام سجاد [2] .

پی نوشت ها:
[1] الارشاد مترجم 2 / 144.
[2] شعله‏های سوزان 108.

منبع: داستان‏هایی از اخلاق و رفتار امام سجاد زین‏العابدین؛ علی میرخلف‏زاده؛ محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم چاپ اول تابستان 1383.

نوشته شده در 26 / 12برچسب:,ساعت 21:37 توسط سید علی طباطبایی| |

 

تقدیم به دانشجویان عزیز

moalem پیامک روز معلم  (1) 

«و أما حق سائسک بالعلم فالتعظیم له، و التوقیر لمجلسه، و حسن الاستماع الیه، و الاقبال علیه، و المعونة له علی نفسک، فی ما لا غنی عنه، بأن تفرغ له عقلک، و تحضره فهمک، و تذکی له قلبک، و تجلی له بصرک، بترک اللذات و نقص الشهوات، و أن تعلم أنک فی ما الهی الیک رسوله الی من لقیک من أهل الجهل فلزمک حسن التأدیة عنه الیهم، و لا تخنه فی تأدیة رسالته، و القیام بها عنه اذا تقلدتها، و لا حول و لا قوة الا بالله...»
«و اما حق معلم عبارت است از بزرگداشت او، و اهمیت دادن به مجلس و محضر او و توجه عمیق به سخنان او، و این که روی دل به سمت او کرده و او را یاری کنی تا بدانچه نیاز داری به تو بیاموزد، به این ترتیب که عقل و هوش به او بسپاری و دل در گرو آموزش او قرار دهی و با ترک لذایذ و کاستن از هواهای نفسانی، چشم بر لذت تعلیم و تربیت او بدوزی، و بدانی که آنچه او به تو می‏آموزد تو نیز واسطه‏ای باشی تا آموخته‏های خود را به نادانی که برخورد می‏کنی ابلاغ نمایی و باید این رسالت را بخوبی انجام دهی و در ادای این وظیفه به او خیانت نورزی و بر تکلیفی که بر عهده داری اقدام کنی. هیچ نیرو و توانی جز به خدای تعالی نیست...» براستی که معلم سازنده اندیشه و تمدن است و او حق بزرگی بر همه انسانیت و بویژه دانش آموز و دانشجوی خود دارد، امام علیه‏السلام مقام و منزلت معلم را بیان داشته و حقوقی به شرح ذیل برای او بر متعلم لازم شمرده و او را مسؤول رعایت و ادای آنها دانسته است:
1- بزرگداشت و احترام او به هر شکل ممکن از گرامیداشت و تعظیم و این هم به خاطر آن فضل و احسان مهمی است که معلم بر شاگرد خود فرموده است.
2- گرامیداشت محضر معلم و اهمیت دادن به درک فیض مجلس او.
3- توجه عمیق به سخنان او و با جان و دل از گفتگوی او استقبال کردن.
4- عقل و هوش به او سپردن و روی دل به سمت او کردن و گوش جان به درسهای او دادن و فراگرفتن تعلیمات او، طبیعی است که اگر شاگرد به درس استاد توجه نکند تنها حضور او در مجلس درس بی‏فایده است.
5- ترک لذتها و خواسته‏های نفسانی زیرا که اینها شرط اساسی تحصیل علوم است - بویژه در تحصیل علوم دینی - زیرا اگر دانشجویی در پی لذتها و شهوات نفسانی بر آید، غالبا موفق به فراگیری هیچ علمی نمی‏شود.
6- از جمله حقوق اساسی معلم آن است که دانشجوی وی معارف و علومی را که از استادش آموخته است منتشر کند و او نیز به دیگران بیاموزد، زیرا بدین وسیله است که رسالت استاد خویش را بخوبی ادامه داده است.

منبع: تحلیلی از زندگانی امام سجاد (جلد 2)؛ باقر شریف قرشی؛ ترجمه محمد رضا عطائی؛ کنگره جهانی حضرت رضا علیه السلام 1372.

نوشته شده در 26 / 12برچسب:,ساعت 20:41 توسط سید علی طباطبایی| |

امام سجاد (ع) نیز ضامن آهو شدند

يا ضامن آهو

حضرت سجاد علیه السلام فرموده است: پناه ببرید به خدا از وسوسه های شیطان، از مکرهای او و از این که به هوس های باطلی که او در دل شما افکنده، اعتماد کنید. پناه ببرید به خدا از شر شیطان رجیم، از این که فریب وعده ها و دام هایش را بخورید. 
روزی امام سجاد علیه السلام نشسته بودند که آهوئی از صحرا آمد و در مقابل حضرت ایستاد و دست های خود را به زمین زد و شکایت نمود. یکی از اصحاب حضرت رسید و سئوال کرد آهو چه می خواهد؟ امام سجاد علیه السلام فرمود: که می گوید، فلان سید هاشمی دیروز بچه مرا گرفته و برده است و از آن وقت تا به حال شیر نخورده است تقاضا می کنم آن شخص اجازه بدهد که بچه ام را شیر بدهم و باز به او برگردانم یکی از حاضرین به سخن امام سجاد علیه السلام شک کرد، که آیا این اتفاق افتاده است یا خیر؟ حضرت شخصی را به دنبال آن سید هاشمی فرستاد وقتی او آمد حضرت به او فرمود: که این آهو از تو شکایت دارد که بچه اش را گرفته ای و تقاضا دارد که به او شیر بدهد و باز به تو برگرداند. آن سید هاشمی شخصی را فرستاد و بچه آهو را آوردند تا بچه آهو مادرش را دید دست هایش را به زمین زد و دم تکان داد سپس آهو بچه اش را شیر داد و امام سجاد علیه السلام به آن سید هاشمی فرمود: به حق آن نسبتی که با من داری این بچه آهو را به من ببخش، سید هاشمی بچه آهو را به حضرت بخشید و امام به آهو سخنانی فرمود و آهو نیز صداهایی کرد و به همراه بچه اش رفت. از حضرت سئوال کردند، آهو چه فریاد می کرد؟ فرمود: شکر خدا می نمود و برای شما دعای خیر کرد. 

منبع: معجزات امام سجاد؛ حبیب الله اکبرپور؛ نشر الف؛ چاپ دوم تابستان 1383 .

نوشته شده در 25 / 12برچسب:,ساعت 21:45 توسط سید علی طباطبایی| |

ابو حمزه ثمالی از شاگردان برجسته امام سجاد(ع)

اسمش ثابت بن دینار بود و در رجال کشی از فضل بن شاذان روایت کرده است که حضرت رضا علیه‏السلام فرمود ابوحمزه ثمالی در زمان خود مانند سلمان فارسی در زمان خویش بوده است به جهت اینکه او چهار نفر از ائمه (حضرت سجاد و امام باقر و حضرت صادق و مقداری از زمان موسی کاظم) را خدمت نموده و در سال150 هجری وفات نموده است. 
و در کتاب منهج الدعوات از ابوحمزه ثمالی روایت کرده که گفت روزی خدمت حضرت باقر علیه‏السلام مشرف شدیم دیدم لبهای مبارکش حرکت می‏کند، چون نظرش به من افتاد فرمود: از دیدن این حال به فکر افتاده‏ای که من چه کلماتی بر زبان جاری می‏کنم؟
عرض کردم بلی فدایت شوم! 
فرمود قسم به خدا من به کلماتی تکلم نمودم که احدی به آن کلمات تکلم نمی‏کند مگر اینکه خداوند مهمات دنیا و آخرت او را کفایت کند. ابوحمزه گفت چه شود که آن کلمات را به من تعلیم فرمائید؟ فرمود ای اباحمزه هر کس از پی مهمی از خانه بیرون شود و این کلمات را بر زبان آورد یقینا مهمش برآورده شود و آن کلمات این است: 
بسم الله الرحمن الرحیم، توکلت علی الله، اللهم انی اسألک خیر اموری کلها و اعوذ بک من خزی الدنیا و عذاب الآخرة . دعای ابوحمزه از دعاهای مشهور حضرت سجاد علیه‏السلام است که آن حضرت به او تعلیم فرموده است 



منبع: حضرت سجاد؛ فضل الله کمپانی؛ مفید چاپ اول 1386.

نوشته شده در 24 / 12برچسب:,ساعت 21:39 توسط سید علی طباطبایی| |

امام سجاد (ع)

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 

 

 

 

 

 

 

بارالها! سه خصلت است که مرا از اینکه چیزی از ‌تو طلب کنم باز می‌دارد و یک خصلت است که در آن مرا تنها به خواسته‌ام وادار می‌کند.

آنچه باز می‌دارد یکی فرمانی است که به من داده‌ای و در انجام آن من کندی به خرج داده‌ام و دیگر آنکه از چیزی مرا بازداشته‌ای ولی من در انجام آن شتافتم و سه دیگر نعمتی است که بر من ارزانی داشته‌ای و در شکرانه آن کوتاهی ‌کرده‌ام.

و اما خصلتی که مرا برمی‌انگیزد تا از تو مسئلت کنم همانا تفضل توست به هر کس که روی به درگاه تو می‌آورد و با خوش‌بینی روی به سوی تو می‌کند، چرا که هر احسان از جانب تو از روی تفضل است و هر نعمت که دهی بی‌سابقه است. اینک این منم، بارالها، که بر در خانه عزت تو، چون منقادی ذلیل در‌ایستاده‌ام و شرمنده چون بینوایی عیال‌وار به سؤال پرداخته‌ام و اقرار می‌کنم که در هنگام احسان تو، جز به خودداری از عصیان تو کاری نکرده‌ام و در جمیع احوال خبر راه امتنان نپیموده‌ام. پس آیا خدایا همین اقرارم به زشت کرداریم به نزد تو، مرا سود می‌دهد؟ و آیا اعتراضم به زشت‌کرداریم مرا از عذاب رهایی‌بخش است؟ یا در همین‌جا که ایستاده‌ام خشم خود بر من گماشته‌ای یا در همین دم که تو را می‌خوانم غضب خود را ملازم من گردانیده‌ای؟!

نوشته شده در 26 / 12برچسب:,ساعت 6:1 توسط سید علی طباطبایی| |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد

سایت های مفید زیر را هم سری بزنید